چه خوب و زيباست که از کلام الهي و آسماني،قرآن کريم،گفتي و نوشتي؛شايد اگر هنوز راهي براي رهايي باشد همين کلام ناب است اگر دريابيم و بدانيم.
من و تو اگر هيچ اشتراکي نداشته باشيم،دست کم در بنده خدا بودن يکسانيم و البته اين افتخار و تشريف افتخارآميزي است و افتخار بالاتر اين که اين بندگي يا به قول شما عبد و ولايت خدا را به غير او نسپاريم،مباد که همان مورچه اي که امام حق،علي،گفت که راه رفتنش در يک شب تاريک و بر روي سنگي سياه به سان راه يافتن شرک در دل هاست،درباره من و تو صادق شود.
از تو ياد گرفتم که:"عبرت تاريخ بسيار است."
حق با توست و کلام خوبت را در به ياد سپرده ام و خوب يادم هست که تاريخ، شگفت فهرستي دارد از حاکمان جفاپيشه اي که:
زيان کسان از پي سود خويش
بجويند و دين اندر آرند پيش
و همين عبرت تاريخ است که مرا نسبت به هر حاکمي که مي کوشد براي توجيه هر عمل صواب و ناصوابش از کيسه دين ببخشد و خرج کند،بدبين و گستاخ کرده است.
بيا تا دين مان را با دنياي ديگران طاق نزنيم.سروش يا به قول تو"دباغ" مثل من و تو يک نام است.بگذار خودش در برابر کردار و پندار و گفتارش پاسخگو باشد؛چرا که قرار نبوده و نيست بار گناه(البته اگر گناهي باشد)ديگري را بر دوش ديگري نهند.