• وبلاگ : نوشته هاي حامد عبداللهي
  • يادداشت : وحدت هابيل و قابيل !
  • نظرات : 7 خصوصي ، 25 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علي 
    اصلا معلوم هست تو چي ميگي ؟ اول صحبت ، سخنان امام خميني را مي آوري و اينكه هر كس مي تواند نظر خود را بدهد و همه بايد انتقاد پذير باشند و هيچكس مطلق و مبرا از انتقاد نيست و همه بايد برادر باشند و طبق گفته امام هر دو جناح بنا به سليقه و روش خود براي خدمت به انقلاب فعاليت مي كنند . و در ادامه صحبتت انتقاد را توطئه مي نامي و يكي از جناحها را توطئه گر مي نامي و مي گويي كدام وحدت كدام برادري ؟ مي پرسي چرا نام امام را مي برند ؟ نقشه مي كشند كه به ولايت فقيه ضربه بزنند .به نقل از امام مي گويي هر دو جناح مي خواهند كشورشان مستقل باشد و بعد از طرف خودت مي گويي پيشقراولان لشكر بيگانه . يك جا مي گويي انتقاد خوب است و سازنده . اما تا كوچكترين انتقاد مي شود مي گويي توطئه . اصلا آقا حامد ما نمي دانيم انتقاد سازنده چگونه است . شما لطف بفرماييد من باب مثال يك انتقاد به عنوان مثال از خامنه اي بكن تا ما ياد بگيريم انتقاد چگونه است .
    پاسخ

    اگر عينک تعصب را از چشمانت برداري و اندکي در پاسخ حضرت امام و محتواي نامه اي که برايشان نوشته شده تامل کني همه چيز مشخص مي‌شود. يک فرد احساساتي نامه اي را عليه يکي از جناح ها به امام مي‌نويسد اما امام آن پاسخي را مي‌دهد که دوباره آن را بخوان. امام بر برادري تاکيد مي‌کند و اختلاف ها را اصولي نمي داند . حقيقت هم همين است . آن روز ها ميرحسين بسيج را مدرسه عشق مي‌دانست و چپ و راست در فکر بهتر اجرا کردن اصول انقلاب بودند و بر سر بهتر بودن روش هرجناح دعوا مي ‌کردند و انتقاد. اما به راستي آن چه که امروز شاهديم چيست؟ دولت مصطلحات دو پهلو در مسايل اقتصادي که نه هنري داشت و نه حتي وحدت نظر و مثلث اقتصاديش تا آخر به تفاهم نرسيد. در مسايل فرهنگي هم اسلام ستيزي و قداست زدايي و نظريه پردازي سکولار از رئيس دولت گرفته تا ديگر جيره خواران همه مطبوعات و رسانه ها را پر کرد و هنوز هم ادامه دارد. سرمستان قدرت يک روز مجلس را به گند مي‌کشيدند و يک روز نتوانستند دور يک ميز در شوراي شهر تهران همديگر را تحمل کنند . هاشمي عاليجناب سرخ‌پوش شد و از عباي شکلاتي خاتمي هم عبور کردند. دين را افيون خواندند و به امام زمان اهانت کردند . کاريکاتور امام و مصباح يزدي را منتشر کردند و امام علي و امام حسين را خشونت طلب خواندند . حالا پس از شکست مفتضحانه دوباره به ميدان آمدند تا احمدي نژاد نباشد. غضنفرخان کروبي را دوره گرفتند تا گل نزند و خاتمي را حذف کردند تا هزينه شکست را بالا ببرند و مير حسين را از غار نقاشي هايش بيرون کشيدند و بيچاره را چنان دچار توهم کردند که اميدي به شفايش نيست. به راستي زير سوال بردن انتخابات و متهم کردن نظام با همراهي بي‌بي سي و صداي آمريکا و اسرائيل، انتقاد سازنده است يا اختلاف سطحي؟! بيانيه دادن پس از بيانات رهبري و درگير ساختن مردم با هم خدمت به نظام است يا نوکري ذليلانه و حقيرانه اجنبي ؟ زير سوال بردن جمهوريت نظام با بهانه‌هاي کودکانه و جرزني کوتوله هاي سياست باز ، خدمت به مردم است يا سوار شدن بر گرده مردم براي رسيدن به قدرت؟ راستي اگر چنين جسارت‌هايي در زمان امام پيش آمده بود آيا امام دودمان اين‌ها را به باد نمي‌داد؟‌ مگر فراموش کرده‌ايم عتاب امام به رئيس جمهور وقت (‌آيت الله خامنه‌اي‌) در باره ولايت فقيه و عذر خواهي وي از امام را؟ مگر فراموش کرده ايم نهيب خميني کبير به نخست وزير را که اگر نامه عذر خواهي ميرحسين نبود الان در پاريس داشت چهره زنانه بني صدر را نقاشي مي‌کرد! اما گفتي انتقاد کنم . باشد : رهبرا مي دانيم و مي‌دانيد اگر اين سياست بازي ها و عبور از اصول انقلاب در زمان رهبر فقيد اتفاق مي‌افتاد يک لحظه ترديد باقي نمي ماند و داستان شريعتمداري و بني صدر و منتظري تکرار مي‌شد. رهبرا! امام اين همه را با اتکال به قدرت لايزال الهي و به پشتيباني ملت انجام مي‌داد و هيچ‌گاه از عملکرد خويش نادم نشد و با دلي آرام و قلبي مطمئن از بين مارفت. رهبرا‌ !‌چرا اين سران فتنه از همان ابتدا بازداشت و محاکمه و مجازات نشدند تا مردم يک بار ديگر خشم انقلابي امام را به ياد بياورند؟ چرا تا اين حد گذشت و عفو؟ چرا پايان محاکمات دستگير شدگان دست چندمي همچون دادگاه عبدالله نوري ها و کرباسچي ها خواهد شد؟ رهبرا نکند به ايمان فرزندان بسيجيت به ولايت، ترديد داريد؟ نکند ما دلتان را قرص نکرده‌ايم؟ نکند اهل کوفه شديم؟...