سلام
دوست عزيز ادبيات و کلام شما به خوبي نشان مي دهد که به اصولي عقيده داري و باورهايي داري که چه درست باشد و چه غلط از آن دفاع مي کني ، حق را آن مي داني که خودت قبول داري و غير خود را ناحق مي دانيد . اين صحيح نيست . شما به مطلب خوب دقت کن ، به سوال خوب دقت کن ، ببين ، شايد طرف مقابل شما درست مي گويد . اساسا در ارتباط با شيوه استدلال ما علمي ويژه به نام منطق داريم . من کتابي را به شما معرفي مي کنم که مقدمه اي بر منطق است به نام « مار و روباه » نوشته مري هيت ، ترجمه فريبرز مجيدي از انتشارات مازيار ، بسيار کتاب خوبي است . حتما آن را مطالعه کن . يک زماني جورج بوش بعد از حملات 11 سپتامبر گفته بود جهانيان بايد تکليف خود را روشن کنند يا با ما هستند يا با تروريستها که همان موقع رهبر انقلاب اسلامي ايران در جواب گفت اين حرف بي پايه و غير منطقي است خيلي ها نه با شما هستند و نه با تروريستها .
حال اين حکايت شماست مردم ايران يا منطبق و موافق با تفکرات شما هستند و يا نوکر اجنبي و استکبار و .... هيچ هم چنين نيست خيلي ها نه با شما هستند و نه نوکر اجنبي و بيگانه . در همين مسائل سال قبل يکي از شعارهاي جوانان مرگ بر روسيه و مرگ بر چين بود . چون آنها بواسطه نفوذ شديد روسيه و چين بر اقتصاد ايران ( مخصوصا چين که دولت حتي گردو و عسل را هم از چين وارد مي کند و به شدت به توليدکنندگان داخلي صدمه زده ) دولت فعلي آقاي احمدي نژاد را دولتي وابسته به بيگانه مي دانند .
من در تمام اين مطالبي که شما نوشتيد و حتما آدم منطقي هم هستيد و استدلال صحيح هم داريد فرض مي کنيم که شما درست مي گوييد اما با تناقضهايي که پيش مي آيد چه کنيم . من سوال خود را واضح مي پرسم شما طوري جواب دهيد که حرفتان دو تا نشود و متناقض نباشد . طبق قانون اساسي آن زمان نخست وزير توسط رئيس جمهور انتخاب و به مجلس معرفي مي شد . شما مي گوييد مير حسين موسوي توسط رئيس جمهور وقت انتخاب نشد . خوب شما درست مي گوييد . پس چطور انتخاب شد ؟ از آسمان آمد ؟ رهبر انقلاب که در آن زمان رئيس جمهور بودند فردي آگاه با تجربه دور انديش و بسيار قاطع در دفاع از مردم و انقلاب هستند . هستند يا نيستند ؟ اگر قبول داري که هستند بنابراين ايشان با همان ژرف نگري و قاطعيت مانع نخست وزيري ميرحسين مي شدند و تعارف با کسي نداشتند . امام خميني با دور انديشي خيانت صدام ملعون به اعراب و مخصوصا به کويت را از ده سال قبل پيش بيني کردند با قاطعيت در مقابل انواع انحرافات مي ايستادند . امام خميني رهبري دور انديش آگاه و مديري قاطع بودند يا نبودند ؟ اگر بودند ايشان در طول 8 سال نخست وزيري مير حسين ( دقت کن 8 سال، نه يک روز و دو روز ) نتوانستند انحراف ايشان را تشخيص دهند ؟ اما احمدي نژاد تشخيص داد و 20سال بعد همه را مطرح کرد . اگر مي گويي ايشان تشخيص دادند اما صبور بودند و صبر کردند ، صبر در مقابل ضايع شدن حق ملت که معني ندارد آنهم براي شخصيتي مثل امام تازه آن هم 8سال .اگر مي گويي آنها طلحه و زبير شدند ( کاربرد اين دو اسم جديدا خيلي مد شده است ) و بعد از رحلت امام منحرف شدند و نوکر اجنبي شدند پس شوراي نگهبان امروز چه مي کند ؟ خوب سوالها اينهاست شما به گونه اي منطقي و نه با شعار ، به آنها جواب دهيد .
راستي يک مطلب هم فراموش نکنم و بگويم . سرهنگ قذافي ديکتاتور ليبي ، نه تنها دست نشانده و مزدور آمريکا نبود بلکه در دشمني و ضد آمريکايي بودن خيلي پياز داغش زياد بود کشور ما ايران که موضعي ضد آمريکايي دارد حداقل سياستمداران کشور ما بسيار پخته تر و با تجربه تر و زيرکانه با استکبار مقابله مي کنند اما قذافي بسيار جنون آميز و ديوانه وار برخورد مي کرد .دختر قذافي در جريان بمباران آمريکاييها کشته شد زماني هم که آمريکاييها گفته بودند کشورهاي اسلامي منشاء تروريسم هستند گفته بود بزرگترين تروريسم جهاني شوراي امنيت سازمان ملل است . نمي دانم شنيده اي يا نه ، اين اواخر درباره قيام مردم ليبي گفته بود کساني که در خيابانها عليه من شعار مي دهند به خاطر مواد روانگردان و مخدري که آمريکا و انگليس به آنها داده نشئه و رواني شده اند و اين کارها را مي کنند . حرف چرت و پرت زياد مي زند. او خود را رهبر انقلاب ضد استعماري مي داند و مخالفانش را که مردم ليبي هستند ضد انقلاب .