مرگ بر روسیه !

در سفری که برای بازدید رسانه‌های روسیه به مسکو داشتیم در دیدار از رادیو به پیرمرد کارکشته‌ای برخوردیم که به راحتی فارسی دری سخن می‌گفت و به قول خودش سالها در افغانستان، خدمت کرده بود و عاشق زبان فارسی!
مسن‌ترین عضو گروه ما که از منتقدان سینما هستند در گپی خودمانی با او در باره روسیه امروز و دیروز پرسید و پیرمرد که دبیر خبری بود و مفسر سیاسی، نظام کمونیستی را به نظام فعلی ترجیح می‌داد.
همسفرمان پرسید اگر همه نظرشان مثل تو باشد چرا پس شوروی فروپاشید ؟ از این جا مشخص است که پایه‌های مردمی نداشته است. اما پیرمرد در کمال بهت و حیرت ما پاسخ داد از دعاهای شما!
منظور این فعال پیر رسانه‌ای همان شعار مرگ بر شوروی بود.
ما در این سفر با اساتیدی از روسیه ملاقات کردیم که برای نامه امام به گورباچف کارویژه‌ می‌کردند و  برای شخصیت‌های نامبرده شده در این نامه پرونده مطالعاتی باز کرده بودند.
و دهها نکته دیگر در این سفر بود که بخش کوچکی را پیش از این نوشته‌ام و شاید روزی همراه با تصاویر چاپ کنم.
من روسیه امروز را کشوری بازیافت شده دیدم که با مدیریت قوی پوتین به ابرقدرتی خفته و مرموز تبدیل شده و این بار تلاش دارد با کشاندن آمریکا به گرداب‌ها و مرداب‌های سیاسی و جنگ، شکست دهد.
روس‌ها منتظرند آمریکا دچار یک جنگ دیگر بشود و دیگر نتواند سر بلند کند. شیوه‌ای که آلمان‌ها در جنگ جهانی دوم شکست خوردند و شوروی در جنگ ستارگان و افغانستان. یعنی جنگ‌های فرسایشی و پرهزینه .
برای مسکو تفاوت زیادی ندارد مقصد بعدی آمریکا ایران باشد یا جای دیگر چون در هر صورت سلاح‌های خود را خواهد فروخت اما با رویکرد ویژه رسانه ‌ای روسیه در اهتمام به منطقه عربی به نظر می‌رسد دام کاخ سرخ برای کاخ سفید در پهنه حجاز پهن شده است .
برخورد نظامی آمریکا با گروه‌های تندرو وهابی و سلفی در پاکستان نشانه چنین رویکردی است . می‌دانیم که این گروه‌ها با مشوق‌های آمریکایی تشکیل شدند علیه نیروهای شوروی در افغانستان و امروز خود یک معضل هستند.
فروپاشی استکبار جهانی و بلوک غرب، امری نیست که غیر قابل پیش‌بینی باشد اما جهت‌گیری ساده‌لوحانه فتنه‌گران اخیر قابل تأمل است.
روسیه مانند هر کشور قدرت‌طلب دیگر در پی منافع خود است و بدیهی است از هیچ منفعتی چشم‌پوشی نخواهد کرد و توقع دلسوزی و مهربانی نیز در ادبیات دیپلماتیک،‌ عوامانه است.
هدف‌گذاری انگلیس و آمریکا و رژیم صهیونیستی در انحراف ایام الله قدس و 13 آبان از شعارهای محوری مرگ بر آمریکا و انگلیس در این میان به روشنی هویدا بود.
مأموریت بازی‌خوردگان داخلی نیز در همین راستا تعریف شد تا پس از صدور بیانیه‌های عقب‌نشینی از مواضع مصرح خط امام و انقلاب به قلم بازندگان سیاست و اخلاق سیاست‌ورزی، به خیابان‌ها ریخته و با به آتش کشیدن سطل‌های زباله شعار مرگ بر روسیه و مرگ بر چین سر دهند!
چه به جاست جمله‌هایی از حضرت امام رحمت‌الله علیه را باز هم مرور کنیم:
«‌ اگر همه مسلمینى که در دنیا الآن هستند، که قریب یک میلیارد هستند، اگر در روز قدس، همه بیرون بیایند از خانه، فریاد بکنند «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر شوروى»، همین قول «مرگ بر شوروى» براى آنها مرگ مى‏آورد.» صحیفه امام، ج‏13، ص: 81
« نباید ما فراموش کنیم که در جنگ با امریکا هستیم. ما در جنگ با امریکا و تفاله‏هاى امریکا [هستیم‏]، این تفاله‏هایى که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الآن هم هستند. باید هر یک از اینها را شناسایى کنید و به دادگاهها معرفى کنید، ننشینید که باز یک جایى را آتش بزنند ... اینها مى‏خواستند که این منافقین هم آزاد بیایند توى مردم و بعد از یک سال دیگر بسیارى از جوانهاى ما را منحرف کنند آزادانه و بسیارى از کارهایى که مى‏خواهند مخفیانه انجام بدهند، آزادانه انجام بدهند، براى اینکه، آزادى است! بیجهت نیست که در آن نطقهاى با اجتماع زیاد روز عاشورا سوت مى‏زنند و کف مى‏زنند... پاى نطق و سخنرانى یک نفر آدمى که با آنها دوست است کف مى‏زنند و سوت مى‏کشند و امریکا را از یاد مى‏برند. خط این بود که اصلًا امریکا منسى بشود. یک دسته شوروى را طرح مى‏کردند تا امریکا منسى بشود...خط این بود که این قضیه مرگ بر امریکا منسى بشود... دیدید که آن روزى که این جوانهاى بیدار عزیزما این لانه جاسوسى را گرفتند، این شیاطین به دست و پا افتادند. یکى گفت که اینها خط شیطان هستند (اشاره به سخن مهدى بازرگان) و دنبال این کردند که ما الآن اسیر امریکا هستیم ... مى‏خواستند که ما را از استقلال بیرون بیاورند و به دامن امریکا بیندازند و قضیه گرفتن این محل جاسوسخانه ناگوار بود براى آنها، براى اینکه پرونده‏هاى اینها هم ظاهر مى‏شد، پیدا مى‏شد این پرونده‏ها. این همه کوشش براى اینکه، اینها را رها کنید بروند، ما در گرو امریکا هستیم، اینها را بگذارید بروند ... خوف این بود که این پرونده‏ها ظاهر بشود و این چهره‏هایى که قالب زدند خودشان را، این چهره‏ها معلوم بشود که چه جور اشخاصى بودند ...من حالا هم باز به این افرادى که خیلى منحرف نیستند، من به اینها باز نصیحت مى‏کنم که شما بیایید و حسابتان را از این منافقین که قیام بر ضد اسلام کردند حسابتان را جدا کنید، نه اینکه بگویید که خشونت شما نکنید، آن وقت به من هم بگویید که شما هم خشونت نکنید، این معنایش این است که ما و آنها مثل هم هستیم ... اینها حسابشان را جدا نمى‏کنند. شما دیدید که آقاى بنى صدر حسابش را جدا نکرده، خدا مى‏داند که من مکرر به این گفتم که آقا، اینها تو را تباه مى‏کنند. این گرگهایى که دور تو جمع شده اند و به هیچ چیز عقیده ندارند، تو را از بین مى‏برند، گوش نکرد، هى قسم خورد که اینها فداکار هستند، اینها مردم کذا هستند؛ یعنى، آنهایى که دور و بر او هستند. خوب من مى‏دانستم که اینجور نیستند ... حالا هم من به این آقایانى که اهل سدادند، اهل صلاحند، منتها اعوجاج فکرى دارند، [مى‏گویم که‏] امریکا براى شما هیچ فایده‏اى ندارد، دیگر گذشت آن وقت. امروز آنى که براى شما براى دینتان براى دنیاتان فایده دارند این ملت‏اند، این ملت پابرهنه است. آن ملت سرمایه‏دار هم به درد شما نمى‏خوردند، آنها همه براى خودشان مى‏کشند، شماها را مى‏خواهند آلت دست قرار بدهند. این منافقین هم به درد شما نخواهند خورد، هر روزى که این منافقین قدرت پیدا کنند سر شما را هم مى‏برند؛ براى اینکه شما لا اله الّا اللَّه‏ مى‏گویید، آنها با لا اله الّا اللَّه‏ مخالف‏اند. آن روزى که اینها پیروز بشوند- خداى نخواسته- شما فداى آنها خواهید شد، شما را پل قرار داده‏اند براى پیروزى، وقتى که رفتند این پل را عقب خودشان خراب مى‏کنند، آنها مزاحم نمى‏خواهند... شما اسلام را کنار نگذاشتید، لکن آنهایى که به اسلام عقیده ندارند و اشخاصى هستند که قیام بر ضد اسلام کردند و لااقل در خیابانها ریخته‏اند و آدم کشته‏اند و شما هم حکم شرعى‏اش را مى‏دانید و شما هم مى‏دانید که کسى که مسلحانه در خیابان بریزد و مردم را ارعاب کند، لازم نیست بکشد مردم را، ارعاب کند، اسلام تکلیفش را معین کرده است و شما هم مسئله‏اش را مى‏دانید. شما همین یک مسئله را بگویید، یک اعلامیه بدهید. مسئله در کتاب خدا هست که این‏ اشخاصى که مفسد هستند و ریختند توى خیابانها و مردم را مى‏ترسانند، به حسب حکم خدا، حکمشان این است. شما این مسئله شرعى را بگویید و از گروه خودتان امضا کنید. خوب، چرا این قدر تعلل مى‏کنید؟ مگر براى شما مى‏خواهید اینها چه بکنند... » صحیفه امام، ج‏15، ص: 31