توقیف 9 دی و جمعی از طلاب!

کدام جمع حوزوی ؟!

هفته نامه 9 ىی

نامه ای سرگشاده به دادگاه ویژه روحانیت در سایت ها منتشر شده که عنوان بی امضای « جمعی از طلاب حوزه علمیه قم» را یدک می کشد. این نامه، رسیدگی به اتهامات آقای رسایی را درخواست کرده است!

از آغاز روشن کنم که سخنم برای دفاع از جناب آقای رسایی نیست چه این که مخالفت کسی چون علی مطهری با رفتارها و گفتارهای منحصربفردش با ایشان خود بهترین دفاع است! دغدغه من همین عنوان پرطمطراق « جمعی از طلاب حوزه علمیه قم» است.
در این نامه پس از متنی طوطی وار از تاکید بر جایگاه روحانیت و دادگاه ویژه، جملاتی دیده می شود که باید درباره آن تامل کرد و منتشرکنندگان را نیز به بازنگری در منش رسانه ای  فراخواند.

نوشته اند : «جناب آقای حمید رسایی از چهره هایی است که متأسفانه در عین نداشتن سوابق روشن علمی و حوزوی، در مدت کوتاه نقش آفرینی سیاسی خود، کمتر در مسیر اخلاق و منطق سیاسی قدم برداشته است»؛ نیکو است نویسندگان این نامه، نام خود را نیز اعلان می کردند تا بدانیم از کدام سابقه روشن علمی و حوزوی برخوردارند و استاد اخلاقشان که بوده است؟!

پرسش بعدی این است که این جمع از یک، دو یا چند نفر تشکیل شده؟ و گریبانشان چند بار برای حفظ شؤون روحانیت، پاره شده است؟ برای  نمونه وقتی دردوران کذایی دوم خردادی ها کاریکاتور حضرت روح الله منتشر شد و اعتراض عمومی و قاطبه حوزه را در پی داشت، این جمع کجا بود و چه کرد؟ نکند آن روز به ماست مالی این قضیه پرداخت و گفت ان شاء الله پاک است!

آن روز که یک روحانی نما در کنفرانسی در اروپا ضمن رد احکام دینی مانند حجاب با تاکید بر قرآنی بودن آن، اجازه داد زنی لخت و عور به لباس مقدس روحانیت که آن روز به تن داشت اهانت کند، این حضرات سر در کدام چاه جمکران داشتند؟!

آن روز که فتنه گران، در نشریه مناطق آزاد، علامه مصباح را بهانه حمله خود به روحانیت بصیر و آگاه قرار دادند که تحصن باشکوه طلاب و همدردی  و تاسف بزرگان و مرجعیت  در اعتراض به مهاجرانی ملعون را درپی داشت، این جمع نکند در حال توجیه امور بود و همنوا با آن وزیر فراری می گفت این ها یک مشت دانش آموزند!!

آن روز که به بهانه آزادی، شخص رئیس جمهوکشور و سوگمندانه معمم،  دست مایه طنز و کاریکاتور بود و سایت عبای شکلاتی و نقاشی  خاتمی در حال شطرنج بازی و ده ها تصویر خلاف شأن روحانیت منتشر می شد و مورد تشویق هم بود، حتما آقایان لبخند می زدنند می فرمودند خود کرده را تدبیر نیست!

آن گاه که تصاویر خلاف شأن از دست دادن خاتمی با بانوان منتشر شد، این جمع هنوز در حوزه پذیرش نشده بودند یا در حال تکثیر فتوای مسخره شیخ ساده لوح در حلیت مصافحه با زن اجنبی بودند؟!

از ماجرای فتنه 88 بگویم و آن همه بلاهت ها که در لباس روحانیت صورت می گرفت و گویا مباحثه آقایان به باب شأن روحانیت نرسیده بود یا هنوز مشق سیاست نکرده بودند؟ گرچه در این باره یادداشتی با عنوان « خلع لباس فتنه گر » نوشتم اما گویا این طلبه سیرجانی است که درست مخالف شأن روحانیت عمل کرده و به زمین خواری اعتراض دارد!

راستی چرا آن زمان که طلبه ای به جرم پرسش از عالیجناب هاشمی رفسنجانی در مراسم سالگرد 15 خرداد بازداشت شد و محاکمه اش عقب می افتاد تا آثار نوازش  برادران خوش اخلاقمان، بهبود یابد کسی نامه نوشتن یاد نداشت؟

آورده اند : «کناره گیری ائمه بزرگوار جمعه شهر مقدس قم تنها یکی از نتایج خسارت بار این میدان داری است که در سطح کشور نیز با وسعت دیگری دنبال می شود» ! نسبت دادن چنین مسائل بی ربطی در روز روشن یا شب مهتابی از باب رطب و یابس است یا کوچه ی من نبودم !

در یادداشت « بیت الغزل مرجعیت» یادآور شده ام که شیخنا الاستاذ حضرت علامه جوادی آملی حفظه الله آخرین خطبه خود را غزل خداحافظی از امامت جمعه و بیت الغزل آن را مرجعیت خوانده اند که به حق بود و شایسته و نیز در باره خطبه غراء استادم حضرت آیت الله استادی در یادداشت « خطبه های تقوا» ضمن تذکراتی نوشتم که توصیه پزشکان در کناره گیری کلی ایشان از فعالیت های اجتماعی و پرهیجان در این تصمیم به اذعان حضرتشان موثر بوده که امید شفای عاجل داریم، گرچه فتنه گران غرق شده در زبد، به هر حشیشی تشبث کردند اما طرفی نبستند چه رسد به جمعی که تکرار مکررات را تکرر می فرمایند.

و اتهام زده اند : « با مواضع حرمت شکنانه خود نسبت به علمای اعلام و مسئولان متعهد نظام سهم زیادی در شکل گیری و رشد جریان انحرافی داشته اند، اکنون به منظور رهایی از نگاه آکنده از سؤال افکار عمومی، متوسل به ترفند نخ نما شده فرار به جلو شده و فاز دیگری از پروژه تهمت و تخریب را دنبال می کنند»

و می پرسم در پروژه تهمت و تخریب شمایان که لابد عین صواب است و ثواب هم دارد!  نباید مشخص شود آن علما و مسئولان گمنام تر از شما کیانند؟ جریان نخ نمای انحرافی که از روز اول دولت نهم سرو دم می جنباند و مورد اعتراض همین متهم شما جناب آقای رسایی بود. خود نیز در چند یادداشت از جمله «سنگی در چاه» نسبت به آن هشدار داده بودم بماند بزرگانی چون حضرت آیت الله مصباح که به حق شاگرد خلف شهید بزرگوار مطهری مظلوم هستند و بسیار پیش تر از آن که آقایان بدانند انحراف چیست و فرقه کدام است و جریان چیست، هشدارهای پنهان و آشکاری دادند و فرمودند که مشروعیت همین رئیس جمهور مکتبی به تنفیذ مقام ولایت فقیه است. شاید سن آقایان اقتضا نمی کرده است که در دوران دوم خردادی ها مشایی های دوران را شناسایی کنند و از امثال ابطحی و پدرش سخن بگویند اما ناگهان پس از خوابیدن غبار فتنه با یاران دبستانی خویش برای دادگاه ویژه انشا می نویسند که علم بهتر است یا ثروت؟

نوشته اند : « اینک که پرونده تخلف وی در نشریه 9 دی از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات جهت پیگری به دادگاه ویژه روحانیت ارجاع شده، انتظار آن است که بدون در نظر گرفتن جایگاه حقوقی و وابستگی های سیاسی، پرونده اتهامات سابق ایشان در آن دادگاه نیز مورد رسیدگی قرار گیرد»

این که ناگهان این هیئت به بهانه بازنشر یک کاریکاتور بی هیچ تذکری دستور توقیف بدهد و آن جمع کذایی چنین درخواستی از دادگاه ویژه روحانیت داشته باشد جای بسی تامل است. اگر قرار بود تنها یک دلیل برای گردهمایی جریان فتنه و جریان انحرافی بیاوریم به نظرم کافی بود تحلیلی از همین کنش و واکنش های ناگهانی داشته باشیم تا بدانیم اوضاع از چه قرار است اما نقطه حساس این عبارت همین « پرونده اتهامات سابق » است که رمزگشای خوبی است.

اهل سیاست خبر دارند از محفلی در قم که عضوی معمم نیز دارد و داستان های هزار و یک شبش و پرونده ای که سهم آقای رسایی از آن برائت بود اما "سنگ پا صفتی"  بد آفتی است. محفلی که به اصطلاح از اصولگرایان طرفدار نامزد مشترک اصلاح طلبان و اوباما تشکیل یافته است از سر لج بازی! راست های چپ کرده ! انگار که بگویی " کربلایی صدام" یا " حاج آقا ملک عبدالله" .

شاید آن نامه را همین جمع نوشته یا فرمایش کرده که بنویسند اما مهم نیست چون حزب اللهی ها باید کتک بخورند حتی در انقلاب و مگر نخوردند در جبهه ها وقتی بنی صدر فرمانده کل قوا بود! این فتنه و فتنه فرمایان که دیگر کسری از آن بی شمارپنداران دیروز  هم نیستند.

این جمع آن جمع و آن جمع ها بدانند 9 دی، نام سابق یک تونل ناقص الخلقه شهر قم  نیست نام یک نشریه مغضوب هم نیست؛ نام یک حماسه است که خوب گلوی منافقان را فشار می دهد و این حماسه ادامه دارد تا جمعه ای  که تعطیل نخواهد بود.
             
             والسلام