انتخاب مرجع تقلید!

مرجع تقلید شما کیست؟
تقلید کار میمون است؟
در اسلام تقلید نداریم!

اسلام دین توحیدی است .
یعنی باور داشتن یک خدا .
برای باور داشتن یک خدا که توانا و داناست
باید به قلب خود مراجعه کنید!!!
عقل شما هدیه  خدا به شماست تا او را بشناسید
با عقل خود باید به این نتیجه برسید که:
خدا دانا و توانا ست و آفریننده همه چیز
اندیشه در اسلام جایگاه وی‍ژه ای دارد .
اگر کسی نیاندیشد و خدا را نشناسد از عقل خود بهره نگرفته است:
أُفٍّ لَکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ *الانبیاء67*
اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا مى پرستید. مگر نمى اندیشید؟
انسان هایی از این دست را باید ملامت کرد
أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ*الحج46*
آیا در زمین گردش نکرده اند، تا دلهایى [عقل هایی] داشته باشند که با آن بیندیشند یا گوشهایى که با آن بشنوند؟ در حقیقت، چشمها کور نیست لیکن دلهایى که در سینه هاست کور است.
نگاه با چشم باز و اندیشه با عقل سالم ، آدمی را به خدا می رساند:
قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ *الشعراء28*
گفت: «پروردگار خاور و باختر است  و آنچه میان آن دو است اگر تعقّل کنید»
همین عقل به ما می گوید که خدا برای هدایت بشر کاری کرده است:
وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ *الرعد7*
و آنان که کافر شده اند مى گویند: «چرا نشانه اى آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟» [‏‏اى پیامبر،] تو فقط هشداردهنده اى، و براى هر قومى رهبرى است.
وَلِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ *یونس47*
و هر امتى را پیامبرى است. پس چون پیامبرشان بیاید، میانشان به عدالت داورى شود و بر آنان ستم نرود.

فرستادن پیامبر ، امام ( که جانشین اوست ) و کتاب هدایت :
وَکَذَلِکَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ فَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمْ الْکِتَابَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلَاء مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا الْکَافِرُونَ*العنکبوت47*
و همچنین ما قرآن را بر تو نازل کردیم. پس آنان که بدیشان کتاب داده ایم بدان ایمان مى آورند، و از میان اینان کسانى اند که به آن مى گروند، و جز کافران [‏‏کسى] آیات ما را انکار نمى کند.
أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ *العنکبوت51*
آیا براى ایشان بس نیست که این کتاب را که بر آنان خوانده مى شود بر تو فرو فرستادیم؟ در حقیقت، در این ‏‏[کار] براى مردمى که ایمان دارند، رحمت و یادآورى است.
خدا در کتاب خود ، اعمال و دستوراتی  را برای پرستش و نیز احکامی را برای بهتر زیستن فرستاده است:
وَلِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَکًا لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرْ الْمُخْبِتِینَ *الحج34*
و براى هر امتى مناسکى قرار دادیم، تا نام خدا را [هنگام قربانی کردن ] بر دامهاى زبان بسته اى که روزى آنها گردانیده یاد کنند. پس ‏‏[‏‏بدانید که] خداى شما خدایى یگانه است، پس به ‏[‏فرمان‏]‏ او گردن نهید. و فروتنان را بشارت ده.
لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکًا هُمْ نَاسِکُوهُ فَلَا یُنَازِعُنَّکَ فِی الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِیمٍ *الحج67*
براى هر امتى مناسکى قرار دادیم که آنها بدان عمل مى کنند، پس نباید در این امر با تو به ستیزه برخیزند، به راه پروردگارت دعوت کن، زیرا تو بر راهى راست قرار دارى.
و سنت پیامبر خود ( که همانا بیان و توضیح کتابش است ):
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ *النحل43* بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ *النحل44*
و پیش از تو ‏[‏هم‏]‏ جز مردانى که بدیشان وحى مى کردیم گسیل نداشتیم. پس اگر نمى دانید، از پژوهندگان کتابهاى آسمانى جویا شوید، ‏[‏زیرا آنان را‏]‏ با دلایل آشکار و نوشته ها ‏[‏فرستادیم‏]‏، و این قرآن را به سوى تو فرود آوردیم، تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى، و امید که آنان بیندیشند.
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمْ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ *النحل64*
و ما ‏[‏این‏]‏ کتاب را بر تو نازل نکردیم، مگر براى اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده اند، براى آنان توضیح دهى، و ‏[‏آن‏]‏ براى مردمى که ایمان مى آورند، رهنمود و رحمتى است.
هر امتی بعد از پیامبر خود دستورات خدا را در اختیار داشته و رهبری نیز برای هدایت وجود داشته است:
یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُوْلَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا *الاسراء71*
‏[‏یاد کن‏]‏ روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان فرا مى خوانیم. پس هر کس کارنامه اش را به دست راستش دهند، آنان کارنامه خود را مى خوانند و به قدر نخک هسته خرمایى به آنها ستم نمى شود.
برای آگاهی از احکام دین و یادگرفتن آن باید به سوی مناطقی که این دانش های دینی در آن جا تدریس می شود ، کوچ کرد و برای آموزش مردم به شهر و دیار خود بازگشت:
وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ*التوبة122*
و مؤمنان نتوانند همگى کوچ کنند. پس چرا از هر فرقه اى از آنان، دسته اى کوچ نمى کنند تا در دین آگاهى پیدا کنند و قوم خود را _ وقتى به سوى آنان بازگشتند بیم دهند_ باشد که آنان ‏[‏از کیفر الهى ‏]‏بترسند؟
امروزه درس های دینی در حوزه های علمیه آموزش داده می شود و بزرگترین استادان حوزه ها کسانی هستند که در به دست آوردن احکام شرعی از قرآن  و سنت پیامبر ، خبره شده اند .
عقل ما دستور می دهد برای آگاهی از احکام دینی که برای عبادت و یا آیین و روش زندگی درست و سالم نازل شده یا خود به حوزه برویم و یا از کارشناسان این علم بهره مند شویم.
این کار عاقلانه ای است که برای  دانستن تکلیف و گرفتن راهنمایی و دستور العمل به   به کارشناس  ومتخصص  مراجعه کنیم .همان طور که برای تعمیر وسایل منزل یا ماشین به تکنیسین و برای مداوا به  پزشک   رومی آوریم.
اسلام ، دین اندیشیدن و تفکر است . خدا را با عقل می شناسیم و باعقل به پیامبر ، امام ، قرآن و قیامت باور پیدا می کنیم .پس ما نمی توانیم این مسایل را تقلید کنیم .
بنا براین اگر برای شناخت احکام و وظایف دینی به کتاب های احکام استادان بزرگ حوزه مراجعه می کنیم به خاطر آن است که آنها کارشناس دین هستند و عمر خود را برای یادگیری دستورات الهی صرف کرده اند . پس عمل کردن به سخنان آنها در این زمینه نه تنها تقلید کورکورانه نیست بلکه کاری ستودنی و عاقلانه است.
به این استاد بزرگ حوزه ،مرجع تقلید می گویند چون مردم برای آموزش احکام و عمل به آن به وی مراجعه می کنند.
بر هر انسان بالغ مسلمان واجب است که یا خود مجتهد باشد و احکام اسلام را بداند یا از یک مجتهد (استاد بزرگ حوزه) مسایل شرعی خود را بپرسد و عمل کند .
این مجتهد که  باید عالمترین فرد حوزه باشد، حتما باید زنده باشد بنابر این نمی شود به کتاب کسی که مرده است مراجعه کرد چون مسایلی پیش می آید که ممکن است قبلا نبوده .مگر این که مجتهد زنده ای اجازه بدهد که احکام را از روی کتاب مجتهدی که از دنیا رفته ، عمل کنیم .
برای شناخت مجتهدی که می شود برای عمل به احکام به او مراجعه کرد نیز باید از کسانی که در حوزه درس می خوانند پرسید .
استاد بزرگ حوزه باید عادل هم باشد . یعنی اصرار نداشته باشد که از او گناهی سر بزند. و گناه بزرگی هم از او سر نزند.
کتاب مرجع تقلید ، رساله عملیه نام دارد و اگر ما به آن عمل کنیم نزد خدا عذر داریم چون به حرف کارشناس دین مراجعه کرده ایم و خود سرانه کاری انجام نداده ایم در این صورت اگر مرجع تقلید اشتباه کرده باشد ما مقصر نیستیم . خدا هم اورا باز خواست نمی کند چون او تمام تلاش خود را کرده تا صحیح ترین حکم را بفهمد و به ما بگوید.

پس اگر به سن بلوغ رسیدیم یا مرجع تقلیدمان از دنیا رفت باید با راهنمایی روحانیانی که می شناسیم ، برای خود یک مرجع تقلید ، انتخاب کنیم.

برای آشنا تر شدن به این مسئله می توانید به رساله علمیه مراجعه کنید.

در پایان، ارتحال آیت الله میرزا جواد تبریزی از مراجع تقلید را به شما تسلیت می گویم.

در همین زمینه این شعر رو هم بخونید: http://www.rasanews.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=1877 همین طور این عکسا رو ببینید:

http://www.rasanews.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=1856