مشهد شهر دزدها !

ناراحت نشید!

قول داده بودم خاطرات سفر به مشهد رو بگم.

خاطرات شیرین باشه برای پست های بعدی.

من هم می دونم که مشهد شهر امام رضا و اولیای بزرگه

اما سیل زوار  باعث شده یه عده سود جو

چهره بدی به شهر بدن که باید یه فکری براش کرد.

یکی از این خاطرات بد من به کسبه و راننده ها مربوط میشه:

داستان از این قراره که یک تاکسی در بست در یک کورس به حرم مانده

(خیابان خسروی) از ما هشتصد تومان گرفت ! توجه کنید اونجا تهران نیست

یه بار هم چند تا تاکسی از جلوی ما خالی رد شدن با این که مسیر دیگه ای نمی شد برن

اما نگه نداشتن تا این که به یکی شون گفتم عجیبه که شما تاکسی هستین ، مسافر هم

هست اما سوار نمی کننین.

رفت جلوتر دوتا خانوم رو در بستی سوار کرد بعد بوق زد منم سوار کرد!

گفت بیا تا برات تعریف کنم چرا این جوریه

از داغ کردن ماشین گفت و گرفتاری !!!

بعد هم گفت چند قدم جلو تر نزدیک حرم دربستی زیاده صرف نمی کنه مسافر سوار کنیم.

چند دقیقه بعد رسیدیم من پیاده شدم صدتومانی دادم اما بقیه نداد!

نرخ اون مسیر فقط پنجاه تومنه اما درد دل شنیدن هم هزینه داره خب!!!

در مسیر برگشت دو نفر بودیم.

یه سواری شخصی نگه داشت.

جلو یه مسافر سوار کرده بود که تازه از اعتکاف در اومده بود.

وقتی خواستیم پیاده بشیم گفتم چقدر شد؟

گفت دویست تومان !!

با نا رضایتی دویست تومان بهش دادم

اما گفت نفری دویست تومان !!!!!!!!!!!!!!

دیگه خونم به جوش اومد اما خونسرد گفتم کرایه مسیر پنجاه تومنه

شما دوبرابر بگیری میشه دویست نه دیگه چهار صد.

یارو هم خوب غیر از فحش کار دیگه ای بلد نبود.

به اون بنده خدا معتکفه گفتم حاج آقا درست نمی گم ؟ گفت درسته ولی خوب

شلوغه .....

راننده دادو بیداد می کرد و فحش می داد ( فرهنگ و داشته باش) گفتم خب

شب جمعه است اگه می خوای گدایی کنی چرا می گی چهار صد بگو هزار!!!

یارو قاط زد می خواست بیاد منو بزنه  من گفتم پول زور نمی دم!

چراغ سبز شد گفت یالا بده باید برم گفتم میام اون طرف وایسا تا حالیت کنم

یارو فحش داد و گازش و گرفت و رفت.

مغازه ها رو هم که نگو هر چی به حرم نزدیک تر دزد تر!!!

رفتم چند تا جنس خریدم اومدم خونه حساب کردم دیدم زیادی گرفته

رفتم به یارو می گم ، حساب کرده دیده راست میگم اما اونقدر

دست دست کرد که از مغازه اومدم بیرون.

حالا قضاوت کنین آیا مشهد را دزد ها نگرفتن ؟

 می گن : «الناس علی دین ملوکهم » آیا واقعا نمی شه نظارت کرد یا نمی خوان

و برای چی نمی خوان ؟

خاطرات خوش در آینده نزدیک!