• وبلاگ : نوشته هاي حامد عبداللهي
  • يادداشت : حاجي مشايي !
  • نظرات : 2 خصوصي ، 24 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محسن 
    درباره ي بزرگ زادگاني مثل مطهري وبهشتي هم به نظرم هم بي دقتي کرديد، هم بي انصافي. اون بندگان خدا معتقدن بايد از حق دفاع کنن ولو هزينه داشته باشه. و دفاع هم مي کنن. مطهري معتقده هم احمدي نزاد و هم موسوي توي انتخابات اشتباه کردن و هر دو شون بايد عذرخواهي کنن. اين استقلال طرفو نشون ميده. البته من هم از زاويه ي ديد خودم انتقاداتي به مطهري دارم، اما فکر مي کنم سعي مي کنه آدم منصفي باشه.. مطهري ميگه مطبوعات نبايد اينقدر محدود باشن. ميگه من خيلي از اين بازداشت ها رو قبول ندارم. خب پدرش هم تو کتاب پيرامون انقلاب اسلامي همين حرفا رو زده و خيلي هم تندتر. بعيد ميدونم نخونده باشيد. عليرضا بهشتي هم همينطور. اون آدم کارهاشو از سر تکليف شرعي انجام ميده. از روي اعتقاده که مي افته دنبال پرونده ي کشته شدگان حوادث انتخابات. البته شما حق داريد بگيد که اشتباه فکر مي کنه، اما ديگه نمي تونيد اونو پسر محکوم نوح مظلوم خطاب کنيد. من از شما سوال مي کنم، آدمي مثل بهشتي که توي اين سي سال تو هيچ صحنه ي سياسي اي اسمي ازش نبود، چطور ميشه يه دفعه به تقابل با نظام مي رسه؟ بله ميدونم، شما جوابهاي آماده تو چنته زياد داري. مثلاً ميتونيد بگيد: طلحه و زبير. ميتونيد بگيد معاويه هم کاتب قرآن بوده. يا بگيد خواص بي بصيرت و فلان و بهمان. اشکالي نداره، اما به شرطي که حقيقتاً معلوم باشه طرف مقابل علويه. زمان اميرالمومنين علي بود و مخالف علي. و حديث پيامبر که "هرکس در برابر علي بايستد، گمراه و بدبخت است." اما اينجا ظاهراً قضيه انقدرها هم روشن نيست. هنوز يادمون نرفته که زمان امام، طيف راست که سردسته شون آقاي مهدوي کني بود، متهم بودند به طرفداري از اسلام ناب آمريکايي. حالا برعکس شده. احتمالاً باز هم برعکس خواهد شد. هر روز بدتر از ديروز. تو ديدار هنرمندان با رهبري، جناب ابوالقاسم طالبي، دست به اجتهاد جالبي زدند و در تفسير فرمايش علي(ع) که "اعرف الحق تعرف اهله" فرمودند: من فکر مي کنم منظور حضرت اين بوده که منو که حقم، بشناسيد، اون وقت هر کي با من بود، اهل حقه. چرا هيچ کس تو اون محفل به ايشون نگفت که حضرت! اين تفسير شما دقيقاً خلاف چيزيه که علي مي گفت. اون مظلوم عالم اتفاقا ميخواست بگه که شخص رو مبناي حق قرار نديد. حقو بشناسيد و بعد ببينيد کي طرف حقه. به نظرم امثال مطهري و بهشتي هم دارن همين کارو مي کنن. ولو اينکه تو تشخيص حق اشتباه کرده باشن. اما معلوم نيست طرف مقابل هم به خطا نباشه! و در اين گفته حکمتي است براي آنان که مي انديشند. خلاصه اينکه اين ساده سازي ها ممکنه آرامشي به گوينده و نويسنده بده، اما مطمئناً گره گشا نيست. به نظرم صورت مسئله اينه که ما اول انقلاب يه حرفايي زديم و يه شعارايي داديم، ولي بعد زديم زيرش. قرار بود حجابو اجباري نکنيم ولي کرديم. قرار بود حتي کمونيستها هم عقايدشونو تو دانشگاه ها تدريس کنن، ولي ما حتي اساتيد مسلمان منتقدرو هم تحمل نکرديم. قرار بود آزادي بيان باشه ولي يه دفعه کانون نويسندگانو منحل کرديم و توي گردنه ي حيران مي خواستيم نويسنده ها رو بفرستيم ته دره. وقتي هم موفق نشديم، سال 77 شروع کرديم به کشن. يکي، دوتا، سه تا چهارتا و ... . وقتي هم قضيه لو رفت، زودي سرو تهشو هم آورديم و بعضي از بزرگان هم رفتن بالاي منبر و فرمودن: حالا يه چند نفر کشته شدن، اينهمه جار و جنجال نداره، اينايي که کشته شدن، همچين آدماي عليه السلامي هم نبودن! خب، شما از مردم چه انتظاري داريد؟ انتظار داريد هر اتفاقي که مي افته، بازم خم به ابرو نيارن؟. حرف محمد مطهري رو حتماً يادتون هست؟ "توي اين سي سال هرکي از نظام جدا شده، يا شاهد ظلمي بوده، يا ظلمي در حق خودش شده." آقاي عبداللهي، شما بهشتي و مطهري رو فرزندان محکوم نوح هاي مظلوم مي بينيد، اما خودتونو بذاريد جاي مادر حامد زنالي که سال 78 سپاه بازداشت کرده و مادرش يازده ساله داره دنبالش مي گرده و نه زنده شو پيدا مي کنه، نه مرده شو. يه جست و جويي تو اينترنت بکنيد مصاحبه هاي مادرشو مي بينيد. آقاي عبداللهي، سي سال براي تأسيس و تثبيت و ادراه ي يه نظام به بهترين شکل کافي نبود؟ سالي هشت مليون پرونده ي قضايي زيبنده ي اين کشور و اين نظام هست؟ بگذريم که خيلي ها معتقدن ما نه تنها تو بعضي از موارد قدمي به جلو بر نداشتيم، بلکه پسرفت هم کرديم. آقاي عبداللهي، من کاري به اين و اون ندارم. از شما مي پرسم: با توسل به کدوم آيه، روايت يا حتي فتواي نادر مي توان يک متهم رو شکنجه کرد؟ وجود شکنجه تو زندانهاي ايرانو که از بيخ انکار نمي کنيد؟ آقاي رسايي ميگه تو زندانهاي آمريکا هم شکنجه هست. خب بله هست، ولي آيا وجود شکنجه تو آمريکا ميتونه کار مارو توجيه کنه؟! پس دق کردن حاکم اسلامي از کشيده شدن خلخال و غيره و ذالک کجا ميره؟ به ما چه که تو آمريکاي خراب شده چه خبره. ما ميخوايم زير پرچم علي بن ابيطالب اين اتفاقات نيافته. نمي دونم فيلم بازجويي متهمان قتلهاي زنجيره اي رو ديديد يا نه، ولي من اولين تلنگر و ضربه رو موقعي خوردم که سيزده دقيقه نوار صوتي بازجويي زن سعيد امامي رو همون موقع ها گوش کردم. داشتم ديوانه مي شدم. اگه نديديد، حتماً ببينيد. هنوز که هنوزه ماجراي قتل ها و بدتر از اون بازجويي هاش برا من هضم نشده. دور و بر خودم چند نفرو ميشناسم که با ديدن اين فيلم، سرخورده شده ن و اگر با نظام دشمني نمي کنن، دفاعي هم از اون نمي کنن.بهشون حق نمي ديد؟ آقاي عبداللهي اين حرفا رو به منزله ي يه سري سوال تلقي کنيد از طرف يه کسي که ميخواد طرفدار حق باشه. واقعاً خوشحال ميشم موضع شمارو درباره ي اين اتفاقا بدونم.
    ببخشيد که روده درازي کردم.