• وبلاگ : نوشته هاي حامد عبداللهي
  • يادداشت : خبرخوش!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 59 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسين 
    من اين شعر فرياد نميزنم دفاع هم نميکنم بعدا حذفش کن اين شعرو عمان ساماني که اصفهاني بوده زمان ميرزاي شيرازي توي شهر سامرا گفته. سرخوشم از صهباي اگاهي شدم ...باز اينجا زينب اللهي شدم . ميرزاي شيرازي از حال ميره بعدش که به ش مياد ميگه من ديشب خواب ديدم در محضر رسول الله هستم عمان اين شعر را خواند و... اخر اين که رسول الله عباشو به عمان هديه داده.حالا نميخوام بگم خواب فلانه درسته خواب دليل و حجت نميشه ولي اينفرد معمولي نبوده صاحب نفس زکيه و مرجع تقليد شيعه بوده. اين پيامو بعد از اينکه پاسخ دادي بعدا حذفش کن