خودی و غیر خودی

یکی از آسیب های مطالعه و پژوهش ،  عدم دقت کافی در به دست آوردن منابع دست اول و اعتماد کردن به نقل قول های تسلسلی و نامطمئن است.
این آسیب آنگاه  به جراحت و بیماری می انجامد که پیش فرض‌های یک پژوهشگر، در پی مستند سازی باشند و کوچک‌ترین شنیده و برداشتی را برای لانه گزینی و تکثیر، مورد استفاده قرار دهند.
بد تر از آن هنگامی است که زخم وارد شده بر پیکره پژوهش، با پافشاری و بدون رعایت بهداشت مطالعه و بیان و نشر ، مسری شده و نکته‌ای غلط و بی‌دلیل، دستاویز سطحی‌نگران دیگر شده و با به هم تنیدگی مبهم، حجمی از ادعا های نا درست را سبب شود.
این مقدمه را در بسیاری از تلاش های علمی ، سیاسی و رسانه‌ای شاهد هستیم و بایسته است بهداشت و اخلاق مطالعه و نقل قول‌ها و مستند سازی‌ها در نظر بگیریم و باعث آلودگی فضای اندیشه نشویم.
آن چه که در این نوشتار پرداخته ایم ، موضوع " خودی و غیر خودی" است که چند سالی است در بیانات رهبر معظم انقلاب، مطرح می شود اما نپرداختن صاحب نظران بدان ، باعث طرح اما و اگر هایی شده که منشاء گسترش آن، همان مقدمه است که آمد . تلاش ما تقرب بی پیرایه و ناب به ساحت این بحث است:
 
1. در گام اول باید دید تقسیم جامعه به خودی وغیرخودی، از چه جایگاهی برخوردار است و آیا مورد تایید است یا این که پیامدهای منفی داشته و باعث اختلاف و سهم خواهی و طغیان می شود:


الف : بخش کردن جامعه، در ادبیات قرآن رایج است و آیات بسیاری بر شناساندن گروه‌های اجتماعی و افشای دسته‌های نقاب دار، تاکید دارد تا جایی که گاه ، اسراری را هویدا می‌کند که غیر از غیب، منبع دیگری نداشته و دستگاه حکومتی، به جز یاری وحی، رهیافتی بدان ندارد.
تعبیر قرآن کریم برای این جداسازی‌ها، گوناگون است . در یکی از این موارد، شیوه برخورد و واکنش دو گروه را در آماد و پشتیبانی جنگ، مشاهده می‌کنیم. جدایش این دو دسته از ایمان به خدا و روز جزا آغاز شده است : « کسانى که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، در جهاد با مال و جانشان از تو عذر و اجازه نمى خواهند، و خدا به [‏‏‏‏حال] تقواپیشگان داناست. تنها کسانى از تو اجازه مى خواهند [به جهاد نروند] که به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند و دلهایشان به شک افتاده و در شک خود سرگردانند. و اگر[‏‏‏‏به راستى] اراده بیرون رفتن داشتند، قطعاً براى آن ساز و برگى تدارک مى دیدند، ولى خداوند راه افتادن آنان را خوش نداشت، پس ایشان را منصرف گردانید و [‏‏‏‏به آنان] گفته شد: «با ماندگان بمانید.» اگر با شما بیرون آمده بودند جز فساد براى شما نمى افزودند، و به سرعت خود را میان شما مى انداختند و در حق شما فتنه جویى مى کردند، و در میان شما جاسوسانى دارند [که]  به نفع آنان [‏‏اقدام مى کنند]، و خدا به ‏‏[‏‏حال] ستمکاران داناست. در حقیقت، پیش از این ‏[‏نیز‏]‏ در صدد فتنه جویى برآمدند و کارها را بر تو وارونه ساختند، تا حقّ آمد و امر خدا آشکار شد، در حالى که آنان ناخشنود بودند. و از آنان کسى است که مى گوید: «مرا ‏[‏در ماندن‏]‏ اجازه ده و به فتنه ام مینداز.» هش دار، که آنان خود به فتنه افتاده‌اند، و بى تردید جهنم بر کافران احاطه دارد.»{سوره توبه 44-49}
همچنین :« اینان [‏‏چنین] مى پندارند که دسته هاى دشمن نرفته اند، و اگر دسته هاى دشمن بازآیند آرزو مى کنند: کاش میان اعراب بادیه نشین بودند و از اخبار شما جویا مى‌شدند، و اگر در میان شما بودند، جز اندکى جنگ نمى کردند» {احزاب 20}.
از آیات مشابه بسیار، می توان دریافت، شناسایی گروه‌های مسئله‌دار داخلی و هشدار نسبت به اهداف و اقدامات آنان، یک اصل مدیریتی است و همزمان با بالا رفتن قدرت و تسلط جبهه حق، باعث خنثی شدن تلاش‌های جبهه ناحق شده و تنها نارضایتی و نافرمانی بیمار دلان را در پی دارد که با توجه به هشیاری جامعه و نخ‌نما شدن توطئه‌ها، سودی برای غیرخودی‌ها ندارد.


ب: چرایی این تقسیم بندی را نباید تنها در این سو دید. دشمن خود به جداسازی صفوف، پافشاری می‌کند و تلاش دارد مرزها را پررنگ کرده و نیروهای وفادار خود را تقویت نماید. در این کش مکش، پیروزی، نسیب طرف هشیار است. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: « خیلی از کسانی که گله می‏کنند که چرا گفتید خودی و غیرخودی، خودشان مسؤولان نظام و مردم مؤمن را خودی نمی‏دانند - غیر خودی می‏دانند - و به آنها اعتماد نمی‏کنند! عملاً خودِ آنها عامل به تقسیم افراد به خودی و غیر خودی‏اند! می‏گویند چرا به مردم می‏فهمانید که ما غیر خودی هستیم؟!» و « خودِ دشمن مى‌گوید که من براى ایجاد اختلال در ایران بودجه مى‌گذارم؛ براى تشنّج افکار در ایران رادیو درست مى‌کنم؛ مى‌خواهم مردم ایران دو دسته شوند. ولى ما بگوییم نیست؟! این ساده‌لوحى نیست؟! بنابراین، دست دشمن هم در کار است. البته اگر ما بیدار باشیم و اشتباه نکنیم، دشمن نمى‌تواند کارى بکند.»  و نیز در بیان نقشه دشمن برای ارتش می فرمایند: «  تدبیر دشمن این بود که ارتش را در بست به‏دست عناصری بسپارند که برای آنها خودی و طبعاً با انقلاب دشمن بودند»


ج. نشناختن جبهه دشمن در خارج و داخل، هنر نیست. ایراد و انتقاد از سیاست‌ها و راهبردهای دشمن‌شناسانه نیز از قعر بی‌هنری است برای همین، خواب‌زدگی این جماعت را با فریاد هم نمی‌توان برطرف کرد مگر به غرق شدن، دست از خواب بردارند! رهبر معظم انقلاب در این باره می فرمایند:« مراقب دشمن باشید و از شناسایى غریبه‏ها که در لباس خودى، در همه جا داخل مى‏شوند، غفلت نکنید، دستهاى پنهان را ببینید. هیچکس به خاطر غفلت و برهم گذاشتن چشمها ستایش نمى‏شود و اگر بر فرد غافل ضربه‏اى وارد شد ، اولین کسى که مسؤول و مذموم است، خود اوست»


د.   تیره و تار بودن لشکر دشمن و پنهان سازی‌ها و استتار نیروها، اصل مسلم نبرد و خطری بزرگ است که رهبری جامعه اسلامی را وامی‌دارد تا نسبت به آن هشدار داده و توده های مردمی را آگاه کند. لیاقت، تدبیر و درایت رهبری اسلامی در شناخت لایه‌های پنهان و تودرتوی ستیزه جویان، آشکار می شود. شاهد این نکته را در بیانات حضرت آیت الله خامنه‌ای می بینیم: « در جنگ، میدان شفّاف است. دشمن در آن سوست، خودى در این سو. دشمن، شناخته شده است؛ خودى هم شناخته شده است. ابزار دشمن هم معلوم است؛ نقشه‌ى دشمن هم قابل حدس است. آسانترین جنگ با دشمن، آن‌جاست» ، « دشمنان نقابدار، دشمنان دورو و منافق، دشمنانی که حتّی جرأت ظاهر شدن هم ندارند، پشت عناصر صادق و سالم و احیاناً ساده، خود را پنهان می‏کنند! آنها را باید شناخت و هشدارشان داد. امروز کشور و ملت، احتیاج دارد به این‏که مردم، تیزبین و هوشیار باشند، بیدار و دشمن‏شناس باشند و بفهمند دشمن چه می‏کند» ، « جریان نفاق را گفتیم، یعنی در درون نظام اسلامی یک مجموعه‌ای به قصد ضربه‌زدن و مخالفت‌کردن و توطئه‌کردن، زیر پوشش حق بجانب بوجود بیاید، بدون اینکه این شجاعت را داشته باشند که صریحاً اعلام کنند ما دشمنیم» ، « آیا دشمن با چهره‌ی دشمن ممکن است بیاید در داخل جامعه اسلامی این کارها را انجام بدهد؟ طبیعی است که نه. پس دشمن در درون نظام اسلامی کسانی را در چهره‌ی خودی و در باطن بیگانه می‌سازد، یا اگر هستند از آنها استفاده می‌کند و آنها همان گروه منافقین و همان جریان نفاق در برابر جربان ایمان و در معارضه با جریان ایمان است ...»


هـ. نمونه تاریخی : « بعد از آن‌که حکمیّت بر امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام تحمیل شد، عدّه‌اى از داخل اردوگاه آن حضرت - اینها دیگر خودى بودند؛ از بیرون نبودند - بلند شدند و شعار دادند: «لا حکم الّا لِلَّه»؛ یعنى حکومت فقط از آنِ خداست. آرى؛ معلوم است و در قرآن هم هست که حکومت از آنِ خداست؛ اما اینها چه مى‌خواستند بگویند؟ اینها مى‌خواستند با این شعار، امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام را از حکومت خلع کنند»

 

2. گام بعدی، تعریف صحیح "خودی و غیرخودی" است تا از رهیافت این مسئله، عده‌ای به غفلت نخورده و از سر بی‌سوادی، دستاویزی برای بهانه جویی نیابند. برای بدست آوردن تعریف دقیق  "خودی و غیرخودی"  نیازمند یک نگاه جامعه شناسانه و منطقی هستیم تا رابطه عناصری چون عوام و خواص، غافلان و هشیاران، نیروهای داخلی و خارجی؛  را با جایگاه اجتماعی ، رفتار سیاسی و جغرافیای جبهه " خودی و غیرخودی"  تعیین کند. اکنون با این داشته‌ها به پیشواز بحث می رویم:


الف : خودی‌ها کیستند و ملاک خودی بودن چیست؟ : « آحاد مردم، مسوولان کشور، نخبگان سیاسی، نخبگان علمی، اهل حوزه و اهل دانشگاه و دیگر قشرها، همه امت جمهوری اسلامی هستند و همه کسانی که امام، راه امام و وصیتنامه امام را قبول دارند بدنبال عزت و پیشرفت علمی کشور هستند، به استقلال ایران پایبندند و در راه مصالح ملی قدم برمی دارند خودی محسوب می شوند.» ، « جریانهاى سیاسى خودى دلشان براى اسلام و انقلاب مى‏تپد، به امام ارادت دارند، براى مردم بصورت حقیقى و نه ادعایى احترام قائل هستند» ، « فرهنگ ملى یعنى فرهنگ خودى. فرهنگ خودى، باید حفظ شود. البته فرهنگ خودى از فرهنگهاى دیگر هم وام مى‌گیرد؛ حرفى نداریم» ، « تبادل فرهنگى انجام مى‏دهیم تا کامل شویم؛ یعنى فرهنگ خودى را کامل کنیم. اما تهاجم فرهنگى انجام مى‏گیرد تا فرهنگ خودى را ریشه‏کن کند »، « ما مخالف نیستیم که از علم و تجربه‌ى کشورها و ملتهاى دیگر استفاده کنیم؛ اما عرض ما این است که آن کسى که باید این کشور را بسازد، او ایرانى و خودى است. بیگانه براى خانه‌ى شما دل نخواهد سوزاند؛ شما باید براى خانه‌ى خود دل بسوزانید.»


ب: نمونه‌ای از  خودی‌ها : « آزادگان به عنوان عناصر خودی، اصلی، حقیقی و وابسته به اسلام و انقلاب باید با امیدو خوشبینی نسبت به آینده همواره در صحنه های مختلف انقلاب حضور داشته باشند و با بهره گرفتن از ذخیره ی بزرگ معنوی که در دوران اسارت اندوخته اند به مجاهدت خود در راه خدا ادامه دهند».


ج. غیر خودی کیست و چرا ؟ : « غیر خودى، جریانى است که دستورش را از بیگانه مى‏گیرد و دلش براى بیگانه و برگشتن آمریکا مى‏تپد و خدا کند چنین افرادى نداشته باشیم»


د : نمونه‌ای از غیر خودی : « جریان مخالف حاکمیت دین خدا در ایران شامل کسانى بود که به جاى مجادله با نظام در مورد مسایل گوناگون، با اصل دخالت دین و متولیان امور دینى در مسایل جامعه مخالفت مى‏کردند... هنگامى که جریان مخالف نتوانست... شخصیت دینى مانند شهید بهشتى را از میدان خارج کند، به شیوه ترور متوسل شد، بنا بر این آنچه امروز مهم است، این است که جبهه خودى ترفند دشمن را بشناسد و بداند که او چه اهدافى را دنبال مى‏کند» ، « یک عدّه هم کسانى هستند که مال آن رژیم نیستند؛ اما از اوّل انقلاب، بلکه بعضى پیش از انقلاب، نشان دادند که به اداره‌ى کشور برطبق احکام اسلام از بن دندان عقیده‌اى ندارند. آنها اسم اسلام را مى‌خواهند و اسم اسلام را دوست مى‌دارند. دشمن اسلام به آن معنا هم نیستند؛ اما مطلقاً اعتقادى به فقه اسلامى، به احکام اسلامى و به حاکمیت اسلامى ندارند. ... گاهى دم از اسلام مى‌زنند، اما در کنار کسانى قرار مى‌گیرند که شعار ضدّیت با حکومت اسلامى، شعار سکولاریزم و حکومت منهاى دین و حکومت غیردینى و حکومت ضدّ دینى و لائیسم را مى‌دهند! پیداست که اینها نفوذیند...اینها غیرخودى‌اند؛ اینها انقلاب و اسلام و ارزشها را قبول ندارند؛ جناحهاى خودى باید حواسشان را جمع کنند.» ، «. بعضیشان در مقابل انقلاب در زمان رژیم پهلوی ایستادند؛ بعضیشان بعد از آن که نظام اسلامی بر سرِکار آمد، خرابکاری کردند؛ بعضیشان مدتی را ترسیدند، کنار رفتند و خود را مخفی کردند؛ بعد که حالا فرصتی برایشان پیش آمده، از لاک خود بیرون خزیده‏اند! خیال می‏کنند که فرصتی هست...هدف اینها این است که وحدت ملی را تخریب کنند و این اتّحاد عمومی ملت را بگیرند.»


هـ . در جبهه خودی‌ها گاه عوام یا خواصی یافت می شوند که در چاه غفلت افتاده و ناخواسته در راستای هدف دشمن سقوط می کنند : « جبهه دشمن، غیر از آن آدم غافلی است که خودی هم هست؛ منتها بیچاره دچار غفلت و اشتباه و فریب می‏شود؛ بر اثر حادثه‏ای، عقده و کینه‏ای پیدا می‏کند و در مقابل نظام می‏ایستد؛ در مقابل سخن حق می‏ایستد؛ در مقابل امام و راه امام می‏ایستد. این، آن دشمن اصلی نیست؛ این یک آدم فریب خورده است؛ این یک آدم قابل ترحّم است!» ، « . از این حکومت می‏ترسند و خودشان را جلو نمی‏دهند؛ حرفشان را با یک واسطه، با دو واسطه، با سه واسطه، از زبان آدمهای غافل می‏زنند. یک وقت می‏بینید طرف یک روحانی است، اما غافل و فریب خورده و بی‏خبر؛ یا یک دانشجوست، اما اسیر احساسات شده و نیندیشیده؛ یا یک فرد معمولی حتّی انقلابی است، اما زمان را نشناخته، دشمن را نشناخته، یا احیاناً دچار عقده و کینه‏ای شده است» ،« دشمن به شدت مشغول تهاجم فرهنگى است و این تهاجم گاهى با دست عنصر خودى غافل، بى‏توجه و فاقد بینش صحیح سیاسى انجام مى‏گیرد. آنچه هدف این تهاجم قرار مى‏گیرد دین و ایمان مردم است » ، « نقطه دیگرِ مورد توجّه این است که با تبلیغات، ناکارآمدی نظام را به صورت یک اصل مسلّم درآورند که به نظر من این از آن چیزهای خطرناکی است که گاهی دوستها و خودیها هم در این‏جا اشتباه می‏کنند. در مقامِ انتقاد از دستگاه و سازمان و مسؤولی، گاهی طوری حرف زده می‏شود که انعکاس آن در بیرون و در ذهن مخاطبانی که نشسته‏اند و به حرف ما گوش می‏کنند، به مراتب بیش از آن واقعیّت است! این را باید توجّه داشت. ما نباید با دشمنانِ نظام همصدا شویم.» ، « یک وقت انسان خیال می‏کند که در حال حمله به دشمن است؛ اما ناگهان می‏بیند که به خودی تیراندازی می‏کند!» ، « از اوّل تشکیل این نظام تا امروز، بعضی از افراد بودند و هستند که در گوشه و کنار می‏نشینند و زبان انتقادشان مرتّب روی این نظام و حقایق آن باز است. اشتباه اساسی آنها این است که مثل کسانی هستند که در سنگرهای خود، خوابشان برده است؛ بعد که از اطراف جبهه پیشرفت‌هایی صورت گرفته است و عدّه‏ای رفته‏اند مواضع دشمن را آن جلو جلوها گرفته‏اند، این آقا حالا از خواب پا شده است و آن جایی را که خودیها گرفته‏اند، زیر رگبار می‏گیرد؛ به خیال آن که دشمن آن جاست! آن جا، خودیهایند؛ اما این آقا خواب بوده و خبر ندارد! خواب ماندن در مسائل سیاسی، گاهی این طور نتایجی می‏دهد» ، « آن عالمى که شریف نباشد، حمیت و غیرت دفاع از کشور و ملت و آرمانها و ارزشهاى ملى و دینى خود را نداشته باشد، آن عالمى که دشمن را بر خودى ترجیح بدهد و خود را در اختیار دشمن ملت قرار بدهد، از هر جاهلى بدتر است؛ همان دزدى است که با چراغ به دزدى مى‌رود و بیشتر صدمه مى‌زند.»


3. چه باید کرد ؟ تکلیف چیست ؟


الف : با خودی در گیر نشویم : « ظریفى از دوستان ما مى‏گفت این مسأله خودى و غیرخودى را که شما مطرح کردید، همه قبول کردند؛ منتها بعضیها جاى خودى و غیرخودى را عوض کردند! کسانى را که براى نظام و انقلاب و اسلام احساس مسؤولیت مى‏کنند، خودى بدانید. غیرخودى کسانى هستند که با اصل نظام مخالفند.» ،« همه کسانى که در این میدان، کار خلاف مى‏کنند، دشمنان نیستند، بلکه برخى دوستان نادان و خودیهاى غافل نیز در این جهت عمل مى‏کنند. من از خودیها مصرانه مى‏خواهم که ذهن خود را قدرى باز کنند و فکر خود را به کار اندازند و بفهمند که امروز دشمن چه کسى است؟ » ،« نویسندگان، شعرا، دست‏اندرکاران مطبوعات و صاحبان نفوذ در جوامع اسلامى باید دشمن را بشناسند و مراقب باشند که او در سنگر خودى قرار نگیرد. اهل سنت و تشیع باید عالم به زمان باشند و دوست و دشمن را از یکدیگر تشخیص دهند تا به جاى پاسخ گفتن به تهاجم دشمن، خودى و دوست مورد حمله آنها واقع نشود.» ، « مواظب باشید که دشمن در سنگر خودى جا نگیرد. مواظب باشید که شما به جاى تهاجم به دشمن، به خودى حمله نکنید. عالِم به زمان باشید؛ یعنى دشمن و دوست و عرصه مبارزه را بشناسید. اینها خیلى مهمّ است.همه مخاطب به این کلامند. شیعه و سنّى ندارد. فرقى نمى‏کند؛ ایرانى و غیرایرانى ندارد.»


ب : غیر خودی را بشناسیم  و مرزها را پاسداری کنیم : « معنای غیر خودی این نیست که او نباید در این کشور زندگی کند؛ نه. غیر خودی هم زندگی کند؛ منتها معلوم شود که او با نظام میانه‏ای ندارد؛ برای این‏که او در مواردی منشأ اثر خواهد بود. مرز حفظ شود، حرف او تکرار نشود، کار او مورد تأیید قرار نگیرد.» ، «. ما با قلع و قمع فکر و جریان غلط موافق نیستیم؛ اما ضرورى است که صف آرایى فکرى و منطقى در مقابل آن وجود داشته باشد. خطر بزرگ آنجاست که ما ناگهان خود را در میان یک جریان و فکر غلط احساس کنیم و با تصور خودى بودن آن از جبهه‏بندى و مواجهه صحیح غافل شویم.»


ج . غافلان به هوش آیند: « هر آدم عاقلی تا دید دشمن برایش کف می‏زند، باید به فکر فرو برود و بگوید من چه غلطی کردم؛ من چه کار کردم که دشمن برای من کف می‏زند؟! باید به خود بیاید. این مایه غصّه است که بعضی از کف زدن دشمن خوششان می‏آید!» ، «دل انسان غمگین می‏شود و می‏شکند به‏خاطر این‏که چرا کسانی که نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمّه معصومین زدند، حالا طوری مشی کنند که اسرائیل و امریکا و سیا و هرکسی که در هر گوشه دنیا با اسلام دشمن است، برایشان کف بزنند! »


د. دشمن در لباس خودی را بشناسیم : « شعارهاى انقلاب را که پرچمهاى راهنما در راه اعتلا و سربلندى و آبادانى این کشور است ، گرامى بدارید و با همه وجود از آن دفاع کنید و سهل انگارى نسبت به آن را از بیگانگانى که احیانا به لباس خودى در مى‏آیند و با زبان خودى سخن مى‏گویند، تحمل نکنید


هـ . گرامی داشت خودی و تقویت جبهه خودی: « ملت ایران و جوانان باید بیش از همیشه بر وحدت و همدلى میان خود و تکریم و احترام به ایثارگران پافشارى کنند و بر افکار الهام گرفته از منطق صحیح، مانند مخالفت با سلطه دشمنان و آمریکا، شناخت دستهاى غیر خودى و خائن و دفاع از استقلال و منافع ملى اصرار ورزند.» ، « عناصر مؤمن و خودی هر جا که هستند باید گرامی داشته شوند و مسئولین مؤسسه ها و مراکز فرهنگی کشور باید به عناصر خودی تکیه کنند و اجازه ندهند آنان در آن محیط ها منزوی شوند.»  ، « امروز در عالم فرهنگ و هنر، شبکه‌ى نامرئىِ در سایه‌یى در داخل کشور فعال است، که هرکس این شبکه را نبیند، به نظر من باید در بینایى خودش شک کند. این شبکه در همه جا هم نفوذ دارد .... این شبکه ... در سطح جهان فعال است، در داخل کشور دارد کار مى‌کند.... آنها الان بر روى ضایع کردن، یا لااقل مسکوت گذاشتن چهره‌هاى خوب ما در شعر و در ادبیات و در هنر و در علم متمرکز شده‌اند؛ اما شما اینها را پیدا کنید و مطرحشان نمایید... چهره‌هاى خودى را بیاورید، مطرح کنید.»  « صدا و سیما باید استقلال فکری و عملی ملت ایران، نظام جمهوری اسلامی و اصل نه شرقی و نه غربی را با ارائه ی فرهنگ و اندیشه و هنر خودی و اصیل و غنی، ترویج و تحکیم کنند. و در برابر فرهنگ و هنر و اندیشه ی تحمیلی و بیگانه، حالت تهاجمی داشته باشد و باید با انتخاب بهترین شیوه ها و بلیغ ترین زبان ها، غبار غربت و انزوا را از چهره ی مفاهیم عمیق اسلام و حقایق درخشان قرآن، بسترد و ارمغانی را که ملت های مسلمان در سراسر جهان از نظام جمهوری اسلامی انتظاری می برند در دسترس آنان قرار دهد.»


4. دست آخر این که به فرموده فرماندهی کل قوا: «  بحمداللَّه جمهورى اسلامى با تکیه بر عناصر خودى و بالیده در دامان انقلاب و به حول و قوّه‌ى الهى در عرصه‌هاى مختلف به پیروزیهاى بزرگى دست یافته است.» .
انقلاب اسلامی ایران هرگاه در شناخت جبهه ها و دست های پیداو پنهان دشمنانش، موفق بوده است، راه پیشرفت را طی کرده و به پیروزی های قاطعی رسیده است . به کار گیری نیروهای خودی در سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی از این جمله است : « تحلیلگران به اوضاع ایران نگاه کردند .... نظام اسلامى را تحسین کردند. گفتند: عجب! ببینید چطور این نظام اسلامى توانسته است در همه جا، عناصر خودى و مخلص را جایگزین کند، تا بتواند هدفهاى این نظام را در ادارات، در کارخانه‌ها، در بازار، در محله، در مدرسه، در دانشگاه، در شرکتها و همه جا تحقق بخشد و از آن هدفها پشتیبانى کند! » .
می‌توان گفت هشیاری خواص در جبهه خودی، بیدار کردن خودی های غافل ، شناخت دشمن در لباس رسمی و لباس خودی ، تقویت جبهه حق ، هرز ندادن نیرو در برابر خودی ها ، رسوا سازی جریان نفاق و توجه به ریزش و رویش‌های تازه و جایگزینی آن‌ها ، نقش کلیدی در پیشروی در خط امام (ره) و پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی دارد و در سایه رهبری‌های حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت الله خامنه‌ای ، ملت سربلند ایران خواهد توانست همچنان به تکلیف الهی خویش عمل کرده و طومار انقلاب اسلامی را که به امضای خون شهیدان رسیده است به حضرت ولی عصر (عج) تقدیم کند. ان شاءالله!

 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*منبع بیانات رهبر انقلاب : پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
http://www.leader.ir/langs/FA/index.php