باسمه تعالی
گزارشهای تاریخی قرآن کریم ، از گذشته بشریت از آغاز نبوت آدم تا پایان رسالت خاتم ، نکتههای بسیار آموزنده و عبرتانگیزی دارد.
تاریخ صدر اسلام، خود اهمیت ویژهای دارد چراکه روایت دوران تأسیس و تکوین حکومت اسلامی است.
در یکی از آیات، اشاره گذرا اما پر معنایی به جنگ احد وارد شده که تناسب جالبی با وقایع امروز در آن دیده می شود:
الَّذِینَ قَالَ لَهُمْ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ (آل عمران173)
همان کسانى که [برخى از] مردم به ایشان گفتند: «مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده اند؛ پس، از آن بترسید» . و[لى این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را بس است و نیکو حمایتگرى است.»
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه دسته اول مردم را که هشدار دهنده هستند، منافقان دانسته و دسته دوم را که لشکرکشی و یارگیری کردهاند، مشرکان معرفی میکند.
تبلیغات منافقان سست ایمان داخلی و تحرکات دشمنان خارجی، پدیده اجتماعی همیشگی است که گریبانگیر جریانات حقطلبانه و اصلاحگرایانه است.
این ناهنجاری در برابر صف حق، برگرفته از بایدهای قسمخورده شیطانی و نافرمانیهای نفسانی دیده میشود. بی دینی و ستیز با آموزههای آسمانی در ائتلاف با ضعف دینی و کارشکنی در راه تحقق کلمه حق، جبهه خارجی و داخلی را تشکیل داده و آزمون دشواری را فراروی مومنان فراهم میسازد.
اما خداپرستان، از در دیگری وارد میشوند. برابر این آیه شریفه، رفتار مبارزان حقمدار، همه دسیسهها را نابود میکند. چرا که به تصریح آیه، این کاربرد نه تنها به شکست خودی ها نمیانجامد که باعث افزایش ایمانشان میشود.
ریشهیابی این رفتار، دستاورد نغزی دارد:
1. مومنان از آنجا که به راه خود باوردارند و هرگونه ملامت و دشمنی را به جان خریدهاند، هیچ فشار تبلیغاتی و تهاجمی، آنها را نمیلغزاند.
2. تلاش و نیرنگ دشمنان داخلی و خارجی، خود نشانه حق بودن جبهه خودی است . این نکته است که عزم رهروان راستین را استوارتر میسازد.
3. هشدارهای واقعی در باره تحرکات دشمنان که فارغ از جنجال آفرینی و ایجاد روحیه رعب و وحشت در جامعه صادر میشود ، هدفی پیشگیرانه دارد. این هشیاری و بیداری آنگاه که در آوردگاه های رزمی، سیاسی و تبلیغی با موارد عینی و واقعی روبرو شده و به درستی هشدارها رهنمون میشود، افزایش باور را به همراه داشته و رزمندگان و دیدبانان گستره جنگ نظامی و فرهنگی را راسختر میسازد.
نکته ظریف دیگر این آیه « توکل» است که المیزان در بحث جداگانهای بدان پرداخته است. علامه به کرسی نشستن اراده انسان را در گرو اسباب مادی و معنوی ارزیابی میکند و به ثمر ننشستن اراده بشر علی رغم فراهم شدن اسباب مادی را نقص در طرف معنوی میداند.
این نقص ها را میتوان ترس، سستی، بدگمانی، اندوه، حرص و سفاهت خواند. اینجا میتوان با کمک آیات دیگر به کارکرد توکل پی برد:
مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا (الطلاق2) وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیٍْ قَدْرًا (الطلاق3)
آن کس که به خدا و روز بازپسین ایمان دارد، داده مى شود، و هر کس از خدا پروا کند، [خدا] براى او راه بیرون شدنى قرار مى دهد. و از جایى که حسابش را نمى کند، به او روزى مى رساند، و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است. خدا فرمانش را به انجام رساننده است. به راستى خدا براى هر چیزى اندازه اى مقرر کرده است.
نتیجه بسیار جالب تر آن که خدا، گاه برای تحقق خواسته خالصانه بنده خود، اسباب مادی و معنوی را گردهم میآورد که بنده از آن خبر نداشته و نتیجه چنان میشود که انتظار نمیرفت و اعجازی رخ میدهد.
حرف آخر این که منابر و تریبون ها و رسانهها را منافقانه یا ناخواسته آفند تبلیغات دشمن نکنیم و بر طبل بزرگ نمایی دشمن نکوبیم که « الله اکبر» !
هنوز (تا ابد ) قرآن کتاب هدایت است و حق پیروز و باطل ، رفتنی!
اگه دوست داری اینجا نظر بده: نظر جالب
----------------------------------------------------------------