روش تحلیل متن، یا همان تقسیر، یک فرایند علمی است که گاه در مطبوعات یا برونداد احزاب و جناح ها غافلانه یا عامدانه بدان توجه نمی شود .
همواره پس از صدور یک متن ، دسته بندی ها آغاز می شود و هر فرقه به مذاق خویش ، متن را به یاری می طلبد .
گرچه امروزه با فراوانی و همگانی شدن ابزارهای اطلاع رسانی روبرو هستیم اما شگرد های مطبوعاتی که نسل به نسل از مورخان تاریخ ساز ! به ارث رسیده ، در کارند تا یک واقعه را آن طور که دوست دارند به رخ بکشند.
همین چند روز پیش یک جریده به اصطلاح اصلاح طلب ! همزمان با سفر رئیس جمهور از آمریکای جنوبی ، تمام نیم صفحه اول خود را به طوفان در ایالات متحده آمریکا اختصاص داده بود گو این که برای آمریکایی های مقیم ایران چاپ می شود !این حذف خبر و نمود بی خبری از یک اتفاق عینی و توجه دادن به یک حادثه حاشیه ای ، خود پیام های بسیاری دارد که بر اهل رسانه مخفی نیست و از نظر تفسیری نیز ، روایت خبر را به سمت دیگر بردن است بدون آن که ظاهرا دروغ یا نسبت خلافی داده شده باشد.
این اتفاق در مورد درگذشتگان و مسایل تاریخی بیشتر و آسان تر است . مرحوم علامه عسکری در یک پژوهش ابتکاری، برای اولین بار اسامی 150 نفر از صحابه ساختگی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) را فاش کرد و گفت این افراد وجود خارجی نداشته اند و هر چه از ایشان نقل شده دروغ است! برای نمونه تاز ه تر نیز ، جنگ زرگری اسلامیت و جمهوریت را می توان یادآوری کرد .
همواره عده ای که برداشت خاص و هدفمندی را از مبحث جمهوریت ، ترویج می کنند در مراجعه به متون دینی نیز تلاش دارند تفسیر و رأی خود را برکرسی بنشانند . جالب این جاست که در استناد به شخصیت های دینی و حوزوی و حتی معاصر مثل امام خمینی (ره ) چنان بحث می کنند که گویی اسلامیت در نگاه آنان، اتفاقا در کنار جمهوریت قرار گرفته است و از آنها چهره ای جمهوری خواه می سازند که از سر اتفاق مسلمان هم بوده اند!
بررسی بیشتر همراه با نمونه ها و استنادات دقیق تر را به مخاطبان واگذار می کنم چه این که اصل بحث، موردی جدید و آشنا تر است.
دوم شهریور ماه ، در هفته دولت مقام معظم رهبری هیئت دولت را به حضور پذیرفتند و نکات ارزشمندی را فرمودند که چون همیشه در کتاب تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی ماندگار خواهد بود.
این قلم اکنون در پی تراوش سیاسی و جناحی نیست بل می خواهد پس از فروکش کردن دوز و کلک های رسانه ای و اطلاع رسانی های باندی، بازنگری مفسرانه ای از متن سخنان معظم له داشته باشد و سپس خروجی مطبوعات را در محکمه قضاوت منصفانه مخاطبان به قضاوت بکشاند.
ابتدا لازم است اصل متن بدون حذف و اضافه خبرنگاری، دوباره مطالعه یا شنیده شود . سپس چکیده ای از آن تقدیم شود تا پایه بحث قرار گیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله در دیدار با رئیس جمهور محمود احمدی نژاد و اعضای هیئت دولت این نکات را یادآور شده اند :
1. تبریک هفته دولت : ما - که مسئولین بخشهاى مختلف کشور هستیم - در رفتار عمومى خودمان، نگاهمان به همان ارزش هایى باشد که برجستگى شخصیت این دو عزیز [رجایی و باهنر]، به خاطر آن ارزشهاست.
2. تشکر از دولت : به خاطر اینکه تلاش می کنید، زحمت می کشید، دلسوزى می کنید و براى مردم کار می کنید.
3. نصیحت : از این توفیق خدمتى که در اختیار شما قرار گرفته، قدردانى کنید. این که انسان در جایگاهى قرار بگیرد که می تواند به مردم خدمت بکند و دست او باز است، خیلى قیمت دارد.
4. گزارش : گزارش بسیار خوبى بود - توصیهام این است که این گزارش ها منتشر بشود و صداوسیما عین همین بیانات ایشان را منتشر کند تا مردم و نخبگان بشنوند.
5. خصوصیت : اگر انسان از دولتى یا از مجموعهاى قدردانى و حمایت می کند، این نشانهى چیست : این دولت، واقعاً دولت کار است؛ دولت حرکت و اقدام است؛ انرژى و نشاطِ کار این دولت، یک امر برجسته است. شعار و گفتمان کلى این دولت است که منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمان هاى انقلاب است؛ این خیلى چیز باارزشى است. این را هیچکس نمىتواند ندیده بگیرد. عدالتخواهى استکبارستیزى اعادهى عزت ملى ، یا جرأت در ایجاد تحول؛ جرأت در مقابلهى با فساد. روحیهى تهاجم در مقابلهى با زورگویان بینالمللى، زندهکردن و بازسازى برخى خصوصیات جوهرى انقلاب و منطق امام؛ روحیهى مردمى و خاکى این دولت است.
6. تشکر : این وظیفهى بنده هم هست، وظیفهى همه هم هست. اگر چنانچه این خصوصیات را در مجموعهى دولت کنونى قدردانى نکنیم و تشکر نکنیم، طبعاً خدا را خوش نمىآید.
7. حمایت ویژه : حمایت از دولت، مخصوص این دولت نیست؛ بنده همیشه از دولتها حمایت کردهام؛ امام هم (رضوان اللَّه تعالى علیه) در هر برههاى، از دولتها و رؤساى قوهى مجریه و مسئولین دولتى حمایت می کردند. منتها خب، این خصوصیاتى که عرض کردیم، موجب بشود که انسان گرمتر حمایت کند و در این قدردانى و حمایت، دلگرمتر اقدام کند.
8. ضعف : البته این به معناى چشم بستن بر ضعفهاى دولت هم نیست. بالاخره شما هم بشرید، نقص دارید، ضعفهایى هم دارید؛ کارهایى را می خواستهاید انجام بدهید، ولى انجام نگرفته؛ کارهایى را به فکر نبودهاید و به ذهنتان نبوده، باید متوجه آنها بشوید و انجام بدهید.
9. مطالبات: رعایت قوانین ، نظارت بر زیرمجموعه ( البته نظارت رئیسجمهور نسبت به وزرا، با استقلال وزرا در کارشان نباید تنافى پیدا کند) این مصوبات - بخصوص وعدههایى که به مردم داده می شود - پیگیرى بشود. آنچه که وعده می دهید انجام بگیرد. اگر نمی شود، همان وعدهاى که دادهاید، صاف بیائید به مردم بگوئید نمی شود. اطلاعرسانى ، تعامل نظاممند با نخبگان و اهل نظر - حتى مخالفین ، تعامل با دو قوهى دیگر ، علم و فناورى ، مقولهى فرهنگ ، به انتقادها هم توجه کنید.
10. انتقاد با تخریب فرق دارد. متأسفانه خیلی ها تخریب می کنند، ولى اسمش را می گذارند انتقاد
توصیه ها :
1. این سال آخر با روحیهى سال اول کار کنید. فکر نکنید که امسال، سال آخر دولت است؛ نه. مثل کسى که پنج سال دیگر بناست کار بکند، کار بکنید؛ یعنى تصور کنید که این یک سال به اضافهى چهار سال دیگر در ید مدیریت شماست.
2. اولویت را به کارهایى بدهید که نیمهکاره مانده؛ شکوفایى این است.
3. مسألهى اطلاعرسانى.
4. معنویت و عقلانیت در تحقق عدالت شرط است.اما بدون عدالت، پیشرفت مفهومى ندارد و بدون پیشرفت هم عدالت مفهوم درستى پیدا نمی کند؛ باید هم پیشرفت باشد.
5. نقشهى راه، سند چشمانداز است. سند چشمانداز را هیچ نبایستى مورد غفلت قرار داد.
6. مسئلهى سیاست هاى اصل 44. خب، همه اعتراف دارند که سیاستهاى اصل 44 اگر اجرائى بشود، یک تحول در پیشرفت کشور - در زمینههاى اقتصادى و به تبع او در زمینههاى دیگر - بوجود مىآید.
7. مسئلهى طرح تحول هم که اخیراً دولت مطرح کرده، این هم از همان کارهاى بزرگ و از همان کارهایى است که جرئتِ اقدام به آن کار، خودش باارزش است.
8. در کشور ما واقعاً مسئلهى تورم، مسئلهاى است بایستى عوامل قابل اجتناب را شناسایى و از آنها اجتناب کنید.
9. معناى انتقاد آن ارزشیابىِ منصفانهاى است که یک آدم کارشناس میکند؛ انکار امتیازات، قبول نکردن برجستگی ها و کارهاى خوب، و درشت کردن و برجسته کردن ضعفها. تخریب بد است؛ انتقاد خدمت است، تخریب خیانت است؛ نه خیانت به دولت، بلکه خیانت به نظام و خیانت به کشور است. نباید تخریب بکنند، انتقاد بکنند.
10. تخریب ها را هم تحمل کنید. بالاخره سال آخر، علیه غالب دولت ها این چیزها هست؛ البته علیه این دولت بیشتر هست علتش هم همین است که گفتمان این دولت، گفتمان انقلاب است و در جهت انقلاب حرکت می کند.
11. بهانه هم دست دیگران ندهید
و در نهایت ، دعا.
همان طور که از این چکیده آشکار است ، مقام رهبری از دولت نهم به سان دیگر دولت ها حمایت کرده اند و به سبب ویژگی های دولت برادر احمدی نژاد ؛ حمایت معظم له نیز ، خاص است .
همچنین انتشار و پایفشاری بر نقاط حمایتی رهبری و یا بزرگ کردن نقاط توصیه ای از سوی جریان های سیاسی و رسانه های متبوع، حرکت متخالف در دو سوی نقطه اعتدال است و نمونه دخالت دلخواسته ها در تفسیر و برداشت متن .
باید پرسید با بازخوانی متن کامل فرمایش رهبری درباره دولت نهم در سال سوم ، که چکیده آن گذشت آیا تصویری از یک جلسه اخم آلود در ذهن نقش می بندد یا جلسه ای پر از لبخند و توجیه و تملق! به راستی چرا تمایلات جناحی ، شفافیت چشم ها را گرفته است و جلسه ای حکیمانه را مخدوش می نمایاند؟
حضرت آیت الله خامنه ای ، چرایی حمایت رهبری و امام امت از دولت را این گونه بیان می کنند : « عمدهى بار ادارهى مدیریت کشور بر عهدهى قوهى مجریه است و نظام باید از قوهى مجریه، از رئیسجمهور، از مسئولین و از وزرا، حمایت کند. امام هم حمایت می کردند؛ بنده هم در دورههاى گذشته همیشه حمایت می کردم.» و در عین حال حمایت ویژه از دولت نهم جمهوری اسلامی را در گرو خصوصیات آن اعلان می کنند.
نگاه ایشان البته به گذشته و مقایسه نیز هست . آن جا که می فرمایند : «ما متأسفانه در برخى از اوقات گذشته، می دیدیم که بعضى از کسانى که مرتبط با مسئولین بودند یا حتى خودشان مسئول یک بخشى بودند، کأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمندهاند و خجالت می کشند که حقایق انقلاب را بر زبان جارى کنند یا آنها را پیگیرى کنند یا به آنها اهمیت بدهند! این براى یک جامعه خیلى بلاى بزرگى است؛ این را شما ندارید...روند غربباورى و غربزدگى را که متأسفانه داشت در بدنهى مجموعههاى دولتى نفوذ می کرد، متوقف کردید؛ این چیز مهمى است. حالا یک عدهاى در جامعه، ممکن است به هر دلیلى شیفتهى یک تمدنى یا یک کشورى باشند؛ اما این وقتى به بدنهى مدیران انقلاب و مجموعههاى انقلاب نفوذ می کند، چیز خیلى خطرناکى مىشود. این دیده میشد؛ خب، جلویش گرفته شد.»
دانش یا هنر تفسیر آن است که ابتدا جان مایه کلام استخراج شود و سپس قرینه ها ، قید ها و تخصیص ها ملاحظه گردد به گونه ای که با روح و سیاق اصلی کلام ، ناسازگار نباشد . به دیگر سخن مشهور " چاقو دسته خود را نمی برد" یعنی آنچنان تخصیص و قیدی نخورد که با اصل سخن تناقض داشته باشد .
رهبر فرزانه انقلاب ، مخالفت با دولت را در جریان داخلی و جریان مهم تر خارجی تحلیل می کنند و می فرمایند : « رسانههاى دنیا و حرف هاى محافل خبرى دنیا و محافل سیاسى دنیا ...همهشان - واقعاً مثل جنگ احزاب - دست به دست هم دادهاند و دارند فشار مىآورند که این دولت را بکوبند ... هدف واقعى، انقلاب است؛ هدف واقعى، نظام است ... حالا بعضى از انواع این تهاجمات را عامهى مردم مىبینند، بعضی ها را خیلى از خواص هم نمىبینند؛ اما ما مىبینیم » « انگیزههاى خط تخریب داخلى هم یک طیف وسیعى است بعضی ها واقعاً خبرى ندارند - یعنى مغرض نیستند؛ بعضی ها غرض هاى شخصى و غرضهاى سطحى دارند؛ بعضیها غرض هاشان عمقى است؛ یعنى با نظام مسئله دارند، کینهى امام در دلشان است و حرفهاى امام را یا از اول قبول نداشتند یا حالا قبول ندارند - آنهایى که از آن حرفها رو برگرداندند و پشیمانشدهها و برگشتهها - اینها یک طیف وسیعى از انگیزههاست، لیکن بالاخره محصول و جمعبندىاش همین تهاجم ها و پنجهزدن ها و لجن پراکنىهاست که وجود دارد»
تعبیر تهاجم ، پنجه زدن و لجن پراکنی، دقیقا بیان گر عمق فجعه رسانه ای و حزبی و گروهی است . سخنانی که گرچه نامی در آن برده نشده اما به دیگر سخن مشهور (!) مرجع ضمیر خود را پیدا می کند.
این که دولت نهم نه با انتقاد بل با تخریب روبروست خود شاهدی بر مدعای این قلم است که شیوه اطلاع رسانی از جلسه دیدار رهبری با دولتمردان نیز دچار هواهای سیاسی و جناحی بوده است . تفسیر برأی هایی که تلاش دارد ضعف ها را نادیده بگیرد یا یک سره دولت را ضعیف و نامطلوب جلوه دهد.
در این میان جریان اصول گرایی در حال محک خوردن است . یکی از اصول انقلابی اصول گرایان ، پیروی قاطع از ولایت فقیه است . دیگر گروه ها در این زمینه، اما و اگر هایی دارند و بخشی از آنها حتی با آن که از حکم حکومتی بهره برده اند اما در مجموع پذیرش حکم و ولایت فقیه را با آموخته ها و دلبسته های غربی مآب خود ناسازگار می بینند. اکنون می پرسیم دولتی که از نظر ولی فقیه ، دولتی است مردمی که گفتمانش گفتمان انقلاب و امام است و مورد حمایت ویژه ، چه نوع تعاملی را می طلبد؟
آیا نباید نقد این دولت ـ با رعایت آداب نقد ـ تلاشی خیر خواهانه در کنار دفاع جانانه از آن باشد؟ آیا هنوز عده ای به رقابت می اندیشند ؟ دولتی که مکلف است در یک سال پایانی با روحیهى سال اول ، مثل کسى که پنج سال دیگر بناست کار بکند، برنامهریزى و اقدام نماید را چگونه باید یاری کرد و نقد آن با چه هزینه ای باید باشد ؟
نقد دولت نیز بدین معناست : « هر دولتى بالاخره ضعف دارد؛ جمعبندىِ کار یک دولت، آن وقتى است که ضعفها و قوّتها را منصفانه پهلوى همدیگر قرار بدهند؛ نه اینکه بیایند یکسره بنا کنند به بدگویى کردن و انکار کردن همهى خصوصیات ...آنچه که در زمینهى روحیهى دولت و گفتمان اساسىِ دولت هست، آنچه در زمینهى نوع عملکرد دولت هست، آنى که در زمینهى خلقیات دولتىِ مجموعهى دستاندرکار هست - بعد بگویند بله، آنجا هم فلان کار ضعف دارد؛ این اشکالى ندارد. این را با گوش جان بایستى شنید و پذیرفت. اما اینها نباید با بىملاحظهگى، ندیده گرفتن و بىاعتنایى کردن و حتّى بعضى از نقاط قوّت را به عنوان نقطهى ضعف معرفى کردن، همراه باشد.
و اما دولت نهم نیز باید فکری اساسی در زمینه فرهنگ داشته باشد . نباید روزی این گونه به قضاوت نشست که دولت نهم چنان به خدمت گزاری و عمران و رفاه و عدالت پرداخت که از فرهنگ غافل ماند . مقوله مهمی که « مثل هوایى است که انسان در آن تنفس میکند. همه - بزرگ، کوچک، بالا، پائین، قشرهاى مختلف، مسئول، غیرمسئول - در فضا تنفس می کنند»
همچنین دولت باید به توصیه رهبر معظم ، نسبت به انتقاد ها سعه صدر داشته باشد و تخریب ها را نیز تحمل کند چرا که مأموریت دولت مهم تر از این است که پاسخگوی غرض ورزان باشد.
متن سخنان حکیمانه رهبری کاملا آشکار و واضح است . در این میان بر اصول گرایان است که حاشیه و قید و تخصیص را بر جانمایه کلام ترجیح ندهند و با ترفند های رسانه ای نخواهند که افکار عمومی را از توجه به حمایت مدلل و حساب شده رهبری از دولت ، غافل سازند . دیگران نیز به نیکی می دانند ، مبارزه برای رسیدن به قدرت در انظار مردم است . قضاوت نهایی با مردم خواهد بود برای شناخت و انتخاب کسانی که در راه امام هستند و به فکر خدمت یا آن که در پی نهادینه کردن گفتمان اقتدار گرایی به شیوه غربی در زیر پوست نظام اسلامی .
این گوی و این میدان ، مالک اشتر را صدا کنید!؟
متن کامل بیانات رهبری را اینجا مطالعه کنید.
اگه دوست داری اینجا نظر بده: نظر جالب
----------------------------------------------------------------