13 آبان، روسیاهی زغال و سنگ پا

 

آیین سالگشت 13 آبان با شور بیشتر و با تکرار پیام‌های روشن‌ انتخابات دهم ریاست جمهوری برگزار شد و روسیاهی بازهم برای ذغال ماند!
هرگز نمی‌توان شیطان بزرگ و  استکبار جهانی را از گفتمان خط امام حذف کرد .
همه یاد دارند جمله مشهور شهید مظلوم دکتر بهشتی که « ای آمریکا! از دست ایران عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر.»
این روزها اما گویا فرسودگی انقلابی، حلقه افراط‌گرایان دیروز را به ورطه تفریط انداخته و از کانون سبز فتنه امواج معنا داری ساطع می‌شود.
این جماعت که از بیماری فراموشی مقطعی رنج می‌برد و در لحظه، تحلیل می‌کند و بیانیه صادر می‌فرماید از حافظه تاریخی ملت غفلت دارد.
ادعای نخ‌نما شده " خط امامی" که امروز واقفی بودن را تداعی می‌کند در حالی زمزمه‌های منافقانه را از زیر سبیل مبارک رد می کند و خود را  به نشنیدن می‌زند که گویی ملازمات منطقی و  توابع سخن نزد حضرات، بی‌ارزش است.
امروزه در بیانیه‌های متناقض کانون فتنه سبز، فرار شخصیت‌های سابقا انقلابی به کوچه‌های چپ در نادیده انگاشتن راه جاوید خمینی کبیر و اصول لایتغیر آن همچون استکبار ستیزی را شاهدیم و می‌بینیم سربازان این جریان در داخل و خارج، دلخوش به این بیانیه‌های انقلابی اخته شده که نامی از آمریکای جهان‌خوار در آن دیده نمی‌شود چه با تهوع به استغفار افتاده‌اند!

پوزش‌خواهی مهره‌های پیشرو که در خارج دست‌بوس اربابان آمریکایی شده‌اند و در داخل به سطل‌های زباله یورش می‌برند، به راستی صفحه طنز و تلخند را در کتاب انقلاب گشوده است!
اما سلطان‌ها و وزیرها انگار توان انکار یک‌باره گذشته را ندارند و ندامت از سوابق انقلابی را به عهده خرده‌پا ها گذاشته‌اند.
امروز شعار پوچ "جمهوری ایرانی" در برابر شعار پرمغز جمهوری اسلامی از اردوگاه مخملیان شنیده می‌شود اما گویا خط امامی‌ها مرده‌اند!
امروز شعار انحرافی "مرگ بر روسیه" که بازمانده ابرقدرت مضمحل شده شرق است به جای شعار راهبردی مرگ بر آمریکا سرداده می‌شود که به فرموده امام راحل، شیطان بزرگ و بزرگ استکبار جهانی است. اما خفگی مصلحتی جناح چپ‌اندیش را فرا گرفته است!
امروز ندای "جانم فدای مردم" و "مرگ بر دیکتاتور" از چند بازمانده اغتشاشگران و عقب‌افتادگان سیاسی فریاد می‌شود و همگان را یاد افکار و منش خلقی‌های مردم بریده و منافقان می‌اندازد اما خبری از جوش و خروش ذوب شدگان ولایت که همه را نامحرم می‌شمردند و انگ آمریکایی می‌زدند نیست!
امروز تلاش غرق شدگان در مرداب خودکامگی و بازی‌خوردگان از رجاله‌های از دولت مانده و از ادب رانده در دیوار نویسی و اسکناس نویسی که به روشنی هویداست اصل نظام را نشانه رفته‌اند و البته در خوش‌خیالی به سر می‌برند، نشانه‌های خوبی برای تشخیص حق و باطل در فتنه هستند برای کسانی که هنوز به سوابق انقلابی تاکید دارند.

همآوایی با رسانه‌های غربی و بیگانه شاید برای عده‌ای سنگین برآید و آن را به هر روی توجیه کنند اما واقعیت این است که عبور از ارزش‌ها برای یک‌بار راه را برای خروج می‌گشاید.
در هشت‌سال دولت مدعی اصلاحات و در وزارت فرهنگ مهاجرانی اوج حمله به اسلامیت نظام در قالب‌های گوناگون خبر، گزارش، تحلیل، عکس، کاریکاتور و مقالات سفارشی داخلی و ترجمه‌ای و از همه بدتر در انتشار کتب منحرف  و توزیع رایگان رمان‌های سکسی و مسئله دار ، دامن گرفت و امروز با وقفه‌ای چهارساله ، جمهوریت نظام، به دست اقلیتی خودفریب به چوب حراج رانده می‌شود.

در آن هشت سال از دفاع مقدس و آرمان‌های پابرجای امام خبری در مطبوعات وابسته نبود و هر شخصیتی که نسبت به ارزش‌های انقلاب، اظهار وفاداری می‌کرد به قلم مزدوران مطبوعاتی به محاکمه کشیده می‌شد.
آری عبور از امام، ولایت فقیه و روحانیت، به نام فریبنده ایران برای ایرانیان و دموکراسی، پرچمی را بلند کرد که اکنون جنبش آقازادگان و ورشکستگان سیاسی را دور یک سفره گرد آورده‌است.
اما روز قدس و فریاد مرگ براسرائیل گذشت، روز مبارزه با استکبار جهانی و فریاد مرگ بر آمریکا هم گذشت، روز پیروزی انقلاب اسلامی نیز در راه است و باز طنین فریاد بلند ملت که خامنه‌ای خمینی دیگر است و ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند و جانم فدای رهبر و مرگ بر ضد ولایت فقیه،‌ رعشه بر جان منافقان خواهد انداخت.
صحابی فرسوده و بازنشسته‌ای که در دهه سوم انقلاب، از سردادن شعارهای انقلابی شرمسار بودند و تبلیغات رنگینشان در برابر عزم راسخ ملت رنگ باخت، در دوره کهولت‌ ابایی ندارند از این که سخنانشان از ماذنه بی‌بی‌سی و صدای آمریکا پخش شود!
باز هم نباید شگفت بود از بیانیه نویسی در دفاع از یاران دیروز انقلاب که مشخص است انقلاب و امامش بهانه است و نقابی برای پوشاندن خود. این همه دست و پازدن برای روسفید کردن عالیجنابان خاکستری است که صد البته هرچه سابیده تر سیاه‌تر!
به راستی چه شد که مدعیان خط امامی سر از بیت شیخ معزول درآوردند و با رئیس جمهور مطرود همناله شدند؟ چه شد که ملی گرایی حضرات گل کرد و اسلامیت و جمهوریت فدای جنبش سبز خس و خاشاک شد؟ چه شد که یک راد مرد پیدا نمی‌شود که مردانه خط خود را استکبار جهانی و بوق‌های تبلیعاتی‌اش مبرا کند؟ آیا این همه نشانه ته کشیدن سرمایه مردمی و انقلابی آقایان نیست؟ این آویزانی از قطار انقلاب طولی نخواهد کشید . همت می‌خواهد بازگشت به آغوش ملت و گرنه یک لرزه مانده تا سقوط !
اما راه امام راه راست قامتان تاریخ است که به خون سرخ شهیدان رنگین است و ولایت فقیه همان شجره‌ای است که با تمسک به آن، انقلاب و کشور از گزند و آسیب در امان خواهد بود.