هرچه بگندد نمکش می زنند!

هرچه بگندد نمکش می زنند!


وای به روزی که بگندد نمک!

 

 


هنوز اذهان جامعه از ماجرای «هاله نور» پاک نشده است. ماجرا از این قرار بود که برادر ارزشی و اصولگرا و خدوم ملت، دکتر محمود احمدی نژاد از یکی از سفرهای پیروزمندانه خویش بازگشته و البته گزارش سفر خود را در سفری به قم به محضر علما ارایه می داد. اما این سفر قم آن چنان پیروزمندانه نبود چون شیاطین داخلی با ترفندی توانستند فیلمی از یک دیدار منتشر کنند که در آن رئیس جمهور محترم چنان با حرارت از دستاوردها سفر سخن می راند که فراموش کرده بود در محضر حکیمی نشسته و آن حکیم همان کسی است که پیام خداجویانه و پیامبرمنشانه حضرت روح الله را به رهبر کمونیست های عالم ابلاغ کرده و هرگز این چنین جو گیر نشده است! باری گویا برادر احمدی نژاد در حال تکرار تجربه معنوی جلسات مرشد کل مشایی عقل کل بود!

این شده که ملامت ها شنید حتی از کسانی که خود در این وادی ها ید و بیضای سامری داشتند و زمین و زمان را به هم می بافتند اما اینک خوب بهانه ای یافته بودند.گرچه آن بزرگ رفتاری کریمانه داشت برخلاف آنان که در دل مرض داشتند.

این گذشت تا این که هر از گاهی خطیبی و مداحی سخن از فلان خواب و رؤیا زد و این یکی از چپ برخاست و امام را دید که فلان فرموده و این یکی از راست برخاست که در شب انتخابات فلانی را دیده!

با انتشار فیلم واره ای در باره علائم ظهور، این بار گل تازه ای در جهان تخیلات لیان شامپویی و جومونگی شکوفا شد و مامور مخصوص در قالب لوح فشرده آهسته آهسته سکان کشتی دولت را از ساحل صخره عدالت به جزیره خضرای انتظار چرخاند!
این لوح فشرده نه یک شبه که در طول سالیانی گسترده از ساده لوحی مخاطبانی کم سواد و خطیبان و رسانه های کم مایه تولید شد.
همه این مصیبت ها یک طرف، مصیبت کسب درآمد از چاه جمکران و دوستی با ملت ستمدیده اسرائیل و رایحه سفره هفت سین باستانی و باستان گرایی و اسلام ایرانی و هویج فرنگی یک طرف!

اما همه این خرافه گرایی ها و انحرافات را می توان بلعید و گردن شیطان سیاست باز و انسان خطا کار انداخت اما به شرطی که عالمان ربانی همواره در جامعه به وظیفه الهی خویش عمل کنند و بی آن که به ملامت ملامت گران توجه داشته باشند، رسالت تبیین و روشنگری را به انجام برسانند تا حق از باطل شناخته شود و سامری و قارونی و فرعونی از اتحاد خویش طرفی نبندند!

اما وای برما در آن روزی که بگندد نمک!

چندی است فیلمی از اظهارات یکی از بزرگان دین منتشر شده که بی تردید دستمایه اهانت و مضحکه را برای کوردلان فراهم کرده است. این خبط بزرگ که شاید در طول سالهای پس از انقلاب، نمونه نداشته باشد چنان ظاهری زننده دارد که درون مایه اش را پنهان و تحلیلش را دشوار خواهد کرد.

آن چه دربیانات این عزیز ابن عزیز شهید، در یک جمله بیان شده این است که شخص مقام معظم رهبری هنگام تولد، ذکر یا علی گفته اند!

اول این که بیان و اصولا امکان چنین مطلبی در باب ائمه اطهار و اولیاء الله در جمع عموم و اذهان آنان ، محل بحث و خلاف احتیاط است چه رسد به افراد دیگر که واقعا باید پرسید کدام ضرورت و واجب عینی این عزیز را وادار به چنین سخنانی کرده است؟

ثانیا با بیان چنین اوصاف عقل ستیز و دشمن پسند در پی کدام تکلیف شرعی و دفاع از چه هستیم؟ آیا تقدس تراشی های ناشیانه و دفاع بد از ساحت ولی فقیه، حرکتی در مسیر تخریب بنیان افکار و اعتقادات مذهبی و پاک جوانان نیست؟

ثالثا کدام مجتهد و کدام مسلک اجتهادی و روایی و حدیثی به ما اجازه داده است این چنین از واقعه ای شبهه ناک با یقین سخن بگوییم؟ در واقع اوج فضاحت این گفتار که در فیلم به خوبی مشهود نیست به همین نکته برمی گردد.
توضیح این که اگر با دقت فرمایش این سخنران محترم که از جایگاهی مهم نیز برخوردار است را مرور کنیم درمیابیم ایشان روشی نوین در پرداخت مباحث اعتقادی را از طریق نقلی ، ابداع کرده اند!!!

این روش با تفسیر مدل روایت گری ایشان هویدا می شود:
ایشان حادثه ای را  از یک خانم محترم نقل می کنند که او از یک خانم سالخورده( که گویا از نظر روحی و فکری نیز به علت کهولت سن و بیماری در وضع مناسبی هم قرار ندارد ) شنیده است که این حادثه هم مربوط به دوران خردسالی وی بوده است. این حادثه هم چیزی نیست مگر سخنی که از یک قابله شنیده است!! و آن قابله در هنگام وضع حمل زن بابای این دخترک دیروز و پیرزن امروز فریاد زده : علی به همراهت یا نگهدارت! ( قریب به این مضمون) و پس از پرس و جو ، گویا گفته باشد که نوزاد هنگام ولادت نام علی را به زبان آورده است!!!!

مشاهده می کنید چه مدل جالب و شگفتی ارایه شد؟! یک دختر، سخنی را از یک قابله شنیده در باره حادثه ولادت برادرش از زن بابایش و اکنون پس از سالیان دراز آن را برای یک خانم محترم تعریف کرده و او هم به مناسبتی به امام جمعه شهر قم و متولی حرم حضرت معصومه سلام الله علیها گفته و این جناب هم حالا در حضور مردم پرده از چنین راز شگفتی برداشته است!

براستی ما در کجا ایستاده ایم؟