برای ازدواج آسان به مدینه سفر کنید!

باسمه تعالی

به مناسب سالروز ازدواج امیرمؤمنان (علیه السلام) با حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

شاید حکومت نبوی در مدینه النبی در مقایسه با امپراطوری‌های پادشاهان در ادوار گذشته و نظام‌های مدرن حکومتی امروزی اندازه‌ای بسیار کوچک داشته اما پایه‌های نظری آن‌چنان استوار بنا شد که دگرگونی‌ها و رنگارنگی زمان‌ها و مردمان، فرسایش و خوردگی در آن ایجاد نمی‌کند.

آسمانی بودن حکومت اسلامی پیامبر خدا به دور از پیرایه‌های بشر ساخته و پندارهای نارسای قومی و قبیله‌ای است. از این رو کهنگی نمی‌پذیرد و پا به پای طراوت فطرت انسانی، تازه می‌ماند.

نمونه‌سازی در اولین دوره حکومت اسلامی با نگاه به ساحت‌های فردی و اجتماعی انجام گرفته و همه رفتارها و هنجارهای پسندیده را فرا می‌گیرد.

یکی از این نمونه‌ها، آئین پیوند زناشویی فرزند رسول خدا ـ بالاترین مقام سیاسی و معنوی جزیره‌العرب ـ است. زاده پیامبر از چنان جایگاهی در جامعه تازه مسلمان عربی آن روز برخوردار است که می‌تواند با شکوه‌ترین آئین‌نامه را با تشریفات کامل طلبه کند. اما تاریخ این واقعه را به گونه دیگری رقم زده است.

خواستگاری در کمال سادگی، عزت و آزرم، پاسخ مثبت در اوج حیا، وقار و قناعت، خرید وسائل زندگی که بیشتر آن گلین است با این که ظروف آهنی، مسی و طلایی در بازار هست، هزینه‌ای پائین که از فروش زره تأمین شده و مراسم پذیرایی در غایت اخلاص و بی‌ریایی!

این تمام داستان ازدواج پسر عموی پیامبر خدا که دلاوری نام‌آور است با نوه عمویش که جایگاهی به مثابه شاهزادگان دارد!

پیوندی مبارک و آسمانی با کمترین رنگ و بوی زمینی. این نمونه یک ازدواج آسان برای پیروان دین اسلام است. مسلمانانی که به کیش خویش پایبندند اما پیرایه‌های متعصبانه و آرایه‌های جاهلانه آنان را از هرگونه همسانی با جامعه اسلامی مدینه واداشته است.

گزارش ازدواج‌های ما ایرانیان پر است از گزینه‌های خرافی، رسم‌های طاغوتی، تشریفات ریاکارانه و افراطی و چشم و هم‌چشمی‌های خانمان‌برانداز! مهریه، جهیزیه، شیربها، هزینه‌های سرسام‌آور عقد و جشن و عروسی و مراسم بعدی که با عنوان‌های گوناگون برگزار و تحمیل می‌شود.

این همه نه با فرهنگ اسلامی سازگار است نه با جیب ایرانی. اسلام آئین تن درستی و راحتی جان است نه آزردن خویش و دیگران. پس عادت‌های غلط را چرا تکرار می‌کنیم. نه شادی‌هایمان بر دل می‌نشیند نه غم‌هایمان از دل می‌رود. همه تعارف است و ناهنجاری!

اما گره کلاف سردرگم ازدواج کجاست؟

1 ـ فراگیری عادت‌های ناپسند بین مردم

2 ـ کم‌رنگ شدن نقش حکومت در آسان‌سازی امر ازدواج و فرهنگ‌سازی مناسب

3 ـ سکوت ناخواسته مراکز فرهنگی کشور به ویژه حوزه‌های علمیه به ویژه در بخش الگوسازی

4 ـ تخلف خانواده مسؤولان نظام در ساحت زندگی شخصی بدون توجه به نظارت مردم

ناگفته پیداست، معضلی چنین بزرگ و فراگیر، نمی‌تواند یک منشأ داشته باشد چه این که راه‌حل آن نیز ساده و بسیط نیست.

تشکیل حکومت اسلامی در ایران، اقتضا داشت مسائل فرهنگی چون بپایی نماز، امر به معروف و نهی از منکر، لباس و حجاب و آئین‌های دینی و مذهبی را پررنگ‌تر کند. چرا که هدایت و نظارت امور فرهنگی و مذهبی امت اسلامی یکی از وظایف بایسته حاکمان بوده و هست اما پاره‌ای از کاستی‌ها در حوزه معرفتی ما اجرایی و ابزار، مانع از آن شد که چنین خواسته‌ای در کوره اجتماع، لعاب خوشرنگی بگیرد.

چهار گزینه‌ای که گفته آمد، به سه ضلع مثلث دولت، مردم و مراکز فرهنگی، منتهی می‌شود.

الف: ایرانیان.

ما چه مردمانی هستیم؟ چرا در کنار اعتقاداتمان فضایی را نیز برای خرافات، تعصب‌ها و عادت‌های ناپسند قرار می‌دهیم در حالی که از رنج‌ها و آسیب‌های روحی و مادی آن آگاهیم.

ب: فرهنگ‌بانان.

مراکز فرهنگی ما به ویژه حوزه‌های علمیه در کدام مقطع زمانی قرار است معضلات فرهنگی جامعه به ویژه امر مهم ازدواج را که در تربیت نسل امروز و فردای ایران نقش سرنوشت‌سازی را دارد در دستور کار خود قرار دهند و با استفاده از آموزه‌های دینی به کار اصلی خود یعنی هدایت و نصیحت‌گری پرداخته و الگوهای امروزی زندگی دینی را معرفی کنند؟

ج: دولت مردان.

نظام جمهوری اسلامی ایران حکومتی است برخاسته از آرمان‌های اسلامی و توده‌های مسلمان. این نظام بایستی نماد اجتماعی و سامانه حکومتی اسلام باشد که رعایت تمام شعائر اسلام اهتمام ورزد. در این میان جدا شدن شخصیت حقوقی و حقیقی دولت‌مردان در سال‌های پس از پیروزی انقلاب، به گونه‌ای ریشه‌ای فرهنگ جامعه را مورد هجوم قرار داده است. دولت مردانی که زندگی شخصی خود را به گمان خود دور از چشم مردم اداره می‌کنند خبر از هزاران چشم نظارت‌گر نامحسوس ندارند که در این سالیان، جزئیات زندگی مسؤولان را نقل کرده‌اند تا حجتی برای سایر مردم باشد. آئین ازدواج فرزندان مسؤولان چیزی نیست که از نگاه مردم نخفی مانده باشد. این جاست که یک دولت‌مرد از ایفای نقش خود در هدایت جامعه باز می‌ماند و دهان باز نکرده شرمسار، ریشخند اطرافیان می‌شود.

اکنون راه‌حل را باید در همان مثلث جست.

ساده‌زیستی همه مسؤولان و تلاش در راه اعتلای فرهنگ غنی اسلامی و کنار گذاشتن مواردی که در مسیر خدمت‌گذاری مردم، اولویتی ندارد و استفاده از رسانه‌ها برای فرهنگ‌سازی ازدواج آسان، نگاه عاقلانه و اندیشمندانه‌تر مردم به رفتارهای فردی و اجتماعی خود و در نظر گرفتن معیارهای حقیقی، حل معضلات فرهنگی با تولید محصولات فرهنگی رسانه‌ای و الگوسازی مثبت، همه راه‌کاری برای برطرف کردن این مشکل است اما بدیهی است که پیش قدمی مسؤولان فرهنگ‌بان، می‌تواند از بغرنجی ازدواج بکاهد.

در پایان گزیده‌ای از سخنان مقام معظم رهبری را مرور می‌کنیم. شخصیتی که گزارش ازدواج آسان دخترش در یاد رسانه‌ها و افکار عمومی ثبت است.

«عزیزان من! موانع فرهنگی ازدواج را دست‌ِ کم نگیرید. ازدواج برای جوان‌ها لازم است و جوان‌ها هم آن را می‌خواهند، اما موانعی هم وجود دارد، ولی همه موانع، اقتصادی نیست، موانع اقتصادی بخشی از مشکل است، عمده، موانع فرهنگی است ـ عادت‌ها، تفاخرها، تکاثرها، چشم و هم چشمی‌ها، تجمل طلبی‌ها ـ اینها است که یک مقدار نمی‌گذارد آن کاری که باید، انجام بگیرد، باید خود شما و خانواده‌هایتان این گره‌ها را باز کنید. اگر ازدواج‌ها، ساده، بی‌پیرایه و بی‌تشریفات انجام گیرد، فکر می‌کنم خیلی از مشکلات حل خواهد شد. اساسِ ازدواج در اسلام بر سادگی است، در اوایل انقلاب هم همین‌طور بود، منتها متأسفانه این فرهنگ تکاثر و تفاخر و سرمایه‌داری، یک خرده کار را مشکل کرد، متأسفانه بعضی از مسؤولان هم با ازدواج‌های خانواده‌هایشان، مشکلاتی را درست کردند».[1]


[1]. 9/12/1384.