برسر'حوزه قم'چه آمده است؟!

 


جناب آقای فرید مدرسی !‌
نوشته بغض آلود جنابعالی که در سایت پارلمان نیوز و دیگر سایت‌ها با عنوان "برسر حوزه قم چه آمده است؟ " منتشر شده را دیدم و تاسف خوردم که نتیجه مطالعه و نوشتن در حوزه دین و حوزه علمیه در نهایت به بافتن رطب و یابس و دخالت در گستره نامربوط شده است.


برادر گرامی ! بهتر بود خشم خود از حوادثی را که از تحلیل و ریشه یابی آن ناتوان بوده‌ای، در دل نهان می‌کردی و زبان به کام می‌گرفتی و سخن نسنجیده و بزرگ نمی‌گفتی.

نیکو است بدانی مدارس علمیه و دروس عالی حوزه عموما در دهه محرم تعطیل است و مدارس مقدماتی نیز در این ایام از چندان رونقی برخوردار نیست و بیرق عزای سالار شهیدان را می‌توان بر سر هر حجره و مدرسه دید.

سنگ مرجعیت را نیز نرسیده که شما بر سینه بزنید که این خود صاحبانی دارد و اولیایی . مرجعیت ، مقام عظمای فقاهت شیعی است که در طول غیبت طلایه‌دار صراط مستقیم بوده و خواهد بود و این شجره طیبه را پادشاهان و سلاطین نتوانستند بلرزانند چه رسد به بی‌ریشگان و خزه‌ها.


اما مرجعیت، رکن رکینی است که بر فقه جواهری استوار است و زنده رودی است که گزاره مکان و زمان را در مسئله‌ها و قضایا و احکامش جاری می‌کند همان‌گونه که حرام و حلال را تا قیامت پاس‌می‌دارد.

این کرسی سزای هر کس نیست که بر آن تکیه زند و برای دلخوشی غرب‌زدگان سخنی بی‌پایه بتراود یا عدالت را به رخ شارع بکشد و فتوای فمنیستی دهد! مجتهد اعلم برای مرجعیت،‌عدالت نیز باید داشته باشد و نمی‌توان لاف علم زد و غره از چند ثناگوی درگاه، دیگران را به باد تهمت و افترا گرفت.

آقای فرید که خود در سن جوانی هستی! طلاب حوزه علمیه همان روز اول ضرب ضربا را تا آخر صرف کرده‌اند و بالغ و نابالغ بیشتر می‌فهمند تا شما که چشم بسته در خیابان ساحلی قدم زده‌ای!

در میان دعوا گویا شما بر سر قیمت لحاف ملا چانه می‌زنی! مطمئن باش طلاب حوزه بهتر از شما می‌دانند که پارچه سفیدی که به تن کرده‌اند از چه محلی تامین شده همان طور که در تحصن سه روزه خود در سالهایی نه چندان دور، خود هزینه افطارشان را دادند.

راستی آن سال ها یادت هست؟ دولت مصطلحات دوپهلو که نان از همین رنگرزی‌اش می‌خورد. سال‌هایی که نه امام زمان حرمت داشت نه مرجعیت و نه تقلید؟ روزنامه ای که کاریکاتور امام را چاپ کرد یادت هست ؟ کاریکاتور موهن علیه آیت الله مصباح یادت هست. همان شخصیتی که سخنانش را تو هم‌قلمانت با تحریف منتشر می‌کنید تا خوراکی برای بیماردلان فراهم آورید؟

آقای مدرسی! در درس خارج، بصیرت درس نمی‌دهند. این همان گنجی است که شیخ ساده لوح شما از نداشتنش رنج می‌برد. بصیرت همان چیزی است که نوجوان سیزده ساله را رهبر همه ما کرد.

بیتی که لانه باند مخوف برادران هاشمی شد و ملی‌گرایان سرخورده از انقلاب و امام از آن بیرون می‌آمدند و دباغ‌ها ستایشش می‌کنند چه نسبتی دارد با مرجعیت!؟ و نهراس از این سخن که : «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» .

خوب است تاریخ شریعتمداری نگون‌بخت را یک بار بخوانی که ملیون‌ها مقلد داشت و از مرجعیت، خلع شد؛ شیخ ساده لوح شما که به زحمت پنج هزار تشییع کننده داشت و گویا برابر وصیتش حتی سزاوار تشییعی محترمانه نبود چرا که عده‌ای بی‌دین مرده‌خور برای ادامه حیات سیاسی خود نیازمند تغذیه بودند و این مراسم را به گند کشیدند!

مراسمی که می‌توانست در سکوت بزرگوارانه مردم قم و مغفرت‌خواهی حوزه مقدسه، پایانی بر بیش از دودهه عصیان‌گری و نمک‌ناشناسی باشد. اما حکمت این بود که مقلدان میمون صفت بی‌بی‌سی و صدای آمریکا نه تنها حرمت جنازه را نگه ندارند که با شعارهای ساختار شکنانه، تکلیف ملت را برای همیشه روشن کنند.

شاید مانند همیشه خواسته‌ای چشمانت را به بخش اعظمی از حقیقت ببندی و این همه هتاکی نامربوط را نبینی اما آن روز که چند دانشجو نما تصویر اماممان را پاره می‌کردند و آن یکی چادر به سر فرار می‌کرد باید به خود تلنگر می‌زدی که من طرفدار مرجعیت و اسلام هستم یا جمهوری ایرانی ؟ طرفدار آرمان‌های امام هستم یا " نه غزه نه لبنان"‏؟ و تا کی توجیه و سر در برف کردن؟

عقلانیت،‌ شرافت انسانیت است و اندک اندیشه در حال و روز دلقک اصلاحات شیخ کروبی و عقب مانده سیاست میرحسین و مقایسه رفتاری دیروز و امروزشان، ملاک خوبی است برای شناختن حق و باطل. نامه دیروز کروبی و جمع آوری عکس‌های شیخ ساده لوح و تشییع جنازه، چیزی جز رذالت سیاسی است؟

خود می‌دانی که اگر پادرمیانی بزرگان نبود، امام همان روز کار را یک سره می‌کرد و زحمتی برای این سالیان باقی نمی‌گذاشت.

لازم نیست در مقایسه ای کودکانه حوزه نجف را به رخ حوزه قم بکشی و تلخند مخاطبان را به خود جلب کنی . حوزه همچنان بیدار است و همگام با مرجعیت و روحانیت و ملت آگاه مسلمان و متدین،‌ کف فتنه را از روی زلال انقلاب پس خواهد زد. اگر نمی‌توانی قطره ای از این دریا باشی، سنگ‌ریزه باش که کف و جلبک رفتنی است.
پس از فتنه اخیر دعای خیر و طلب هدایت دشوار شده اما از یک حقیقت روشن گریزی نیست که تنها راه انقلاب،‌ راه امام خمینی است .
« امام ما کوثر است دشمن او ابتر است»
والسلام